پیشنهادهای Sepideh Rajaei (٥)
١
١ ماه پیش
١
معنی پر کاربرد : فرو رفتن ، برای مثال : A piece of glass was embedded in her hand معنی دیگه: نهادینه شدن بخصوص در مورد ویژگی شخصیتی: Feelings of gu ...
١ ماه پیش
٠
بهره گرفتن از چیزی با هدف، سود رساندن ( منفعت داشتن ) برای خودت. برای مثال: We will make use of her vast experience There is an answering machine for ...
١ ماه پیش
٠
ترافیکی که مسیر قفل شده مثلا: The road is congested
١ ماه پیش
١
دوستان این لغت بیشتر به کنجکاوی بیش از حد گفته میشه . توی خود کمبریج هم که سرچ کنید نوشته کنجکاوی ای هست که بعضی وقتا دیگرانو آزار میده.
١ ماه پیش
١
Body's apparatus:ارگان های بدن