دیکشنری

امتیاز
امتیاز در دیکشنری
٥٣
رتبه
رتبه در دیکشنری
١٤,٢٢٥
لایک
لایک
٣
دیس‌لایک
دیس‌لایک
٠

بپرس

امتیاز
امتیاز در بپرس
٠
رتبه
رتبه در بپرس
٠
لایک
لایک
٠
دیس‌لایک
دیس‌لایک
٠

جدیدترین پیشنهادها

تاریخ
١ ماه پیش
دیدگاه
١

معنی پر کاربرد : فرو رفتن ، برای مثال : A piece of glass was embedded in her hand معنی دیگه: نهادینه شدن بخصوص در مورد ویژگی شخصیتی: Feelings of gu ...

تاریخ
١ ماه پیش
دیدگاه
٠

بهره گرفتن از چیزی با هدف، سود رساندن ( منفعت داشتن ) برای خودت. برای مثال: We will make use of her vast experience There is an answering machine for ...

تاریخ
١ ماه پیش
دیدگاه
٠

ترافیکی که مسیر قفل شده مثلا: The road is congested

تاریخ
١ ماه پیش
دیدگاه
١

دوستان این لغت بیشتر به کنجکاوی بیش از حد گفته میشه . توی خود کمبریج هم که سرچ کنید نوشته کنجکاوی ای هست که بعضی وقتا دیگرانو آزار میده.

تاریخ
١ ماه پیش
دیدگاه
١

Body's apparatus:ارگان های بدن

جدیدترین ترجمه‌ها

ترجمه‌ای موجود نیست.

جدیدترین پرسش‌ها

پرسشی موجود نیست.

جدیدترین پاسخ‌ها

پاسخی موجود نیست.