پیشنهادهای سامان (٢٣)
٤٨
١ سال پیش
٢
چپ افتادن با کسی بدون دلیل موجه
١ سال پیش
١
افشا شدن ( در مورد خبر یا اطلاعات )
١ سال پیش
٣
به مرحله ی عملیاتی رسیدن
١ سال پیش
٠
پاره شدن
١ سال پیش
٠
کار خیر
١ سال پیش
٢
مطابق انتظار
١ سال پیش
٠
کسی را در منزل جا دادن
١ سال پیش
٠
گرفتن کسی حین ارتکاب جرم
١ سال پیش
١
از بین رفتن تدریجی در مورد آب و هوا مثلا کم کم متوقف شدن بارش
١ سال پیش
٠
با تندی جواب کسی را دادن
١ سال پیش
٠
منو عصبی میکنه
١ سال پیش
٢
جمع و جور کردن ( قرار دادن وسایل تو جایی که نگهداری میشن به منظور این که جلو چشم نباشن )
١ سال پیش
١
مسئولیت شما از انجام کاری
١ سال پیش
١
حس و حال انجام کاری داشتن
١ سال پیش
١
به ذهنم خطور نمی کرد
١ سال پیش
١
شوخی کردن ( به منظور کم اهمیت جلوه دادن ) یک موضوع جدی و مهم
١ سال پیش
٠
احسنت! احسنت!
١ سال پیش
٠
توانا در ساختن وسائل دست ساز
١ سال پیش
٠
امید به شانس داشتن در انجام کاری
١ سال پیش
٠
تلاش زیاد برای به یاد آوردن چیزی
١ سال پیش
٠
آنقدر مطلبی رو بخونی و بشنوی که از بَر بشی
١ سال پیش
٠
۱ - تعمیر کردن چیزی ۲ - ور رفتن با چیزی به صورتی که موجب خسارت به آن شود
١ سال پیش
٠
عصبی و مضطرب بودن