تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

به معنای �نابود شدن� است. این اصطلاح از چین باستان می آید؛ زمانی که سگ ها اجازه ی ورود به درون دروازه ی شهرها را نداشتند. در نتیجه مجبور بودند همان ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

همان معنای �همزاد� است. این واژه ی انگلیسی معنای تحت الفظی واژه ی آلمانی �doppelganger� است.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

�آخر هفته ی بی دغدغه� منظور آخر هفته ای است که قصد دارید به دور از زندگی روتین کمی استراحت کنید و وقت بگذرانید. I invited him to my beach house fo ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١١

این اصطلاح �درگیر شدن در موضوعی که انتخاب شما نیست� معنی می دهد. مثال: I got sucked into the argument because I was a friend of the family من درگیر ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

بهترین معنا برای این واژه می تونه همون �عالیجناب خاکستری پوش� باشه

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

ضد اطلاعات اصطلاحی بود که بین چپ های اروپایی در دوران مقاومت علیه فاشیسم و دیکتاتوری شکل گرفت.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

اصطلاحی در روزنامه نگاری و به معنی �زیر خط تا� خبری که در نیمه ی پایین صفحه ی اول روزنامه چاپ شده است و بعد از تا کردن روزنامه به زیر می رود. این ا ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

این نام از ژاپن آغاز شد و خطاب به هتل هایی بود که برای چند ساعت در روز اتاق های شان در اختیار کسانی ست که قرار است هم خوابگی کنند. بنده برابرنهاد فا ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

توی جملۀ شما کاملاً همون معنی ای که فرمودین رو می ده. اما اصطلاح بریتانیایی اش یعنی؛ keep clear of somebody/something همون معنای �دوری کردن از� رو م ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

در فیلیپین به معنای روستا است. در اصل کوچک ترین بخشِ یک شهر توی فیلیپین میشه. در لفظ عام خودمون همون �روستا� بهترین ترجمه ست.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

زمان قحطی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٠

avoid دور ماندن از کسی یا چیزی، چون ممکن است برای شما خطری داشته باشد.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

دام گذاری شده، تله گذاری شده Forest is booby - trapped جنگل تله گذاری شده است.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

به سرعت ( با عجله ) بالا آمدن یا بالا رفتن. come over quickly