پیشنهادهای Z.Z (٧)
١٥
٢ ماه پیش
٠
in a way that shows feelings of doubt: "Are you telling me the truth?" he asked doubtfully. باشک Undoubtedly: بدون شک و تردید
٣ ماه پیش
٠
آغاز تاثیر مستقیم و محسوس
٣ ماه پیش
٠
آلیاژی از قلع و مس که بیشتر از قلع است و مس در آن نقش محکم کنندگی دارد. به ظرف هایی که با این آلیاژ ساخته می شوند مسوار یا مسبار می گویند. ( pewter )
٤ ماه پیش
٠
برآورد کردن هزینه، مدنظر قرار دادن گزینه های مختلف They costed out the production of these special boxes and decided they were too expensive You're g ...
٤ ماه پیش
-١
باوجود اینکه
٤ ماه پیش
٠
اصطلاح به معنی رای دادن. When I cast my vote in an election, I feel I'm doing my part.
٥ ماه پیش
٠
نمیان شدن دوباره، به تدریج و با قدرت بیشتر تصویر یا صدای محو شده، فرد فراموش شده .