دیکشنری
جدیدترین پیشنهادها
۱. ریشه در واژهٔ �رَست� ( به معنای رستیدن و رستگاری ) : در این برداشت، جزء نخستِ واژه �رست� از ریشهٔ �رستن� به معنای روییدن، برآمدن یا رستگار شدن گرف ...
ریشهٔ واژهٔ �کی / Kay� را معمولاً به اوستایی *kauui* یا *kavi* نسبت می دهند که در اوستا معنایی نزدیک به �شاعر�، �سرودگر مقدس� یا �کاهن سراینده� داشته ...
خسرو واژه ای ایرانی است که در اوستا به صورت هوُ - سْرَوَه ( hu - sravah ) آمده و به معنای �نیک سروده�، �نیک نام� یا �مشهور� است. در سانسکریت، صورت مش ...
وچه مهر هاکن عبارتی است که در برخی نواحی مازندران شنیده می شود. این عبارت به طور معمول در موقعیت های بدرقه، هشدار یا دعا برای خیر و برکت به کار می رو ...
حاکم واژه ای معرب است در زبان فارسی و عربی که در معنای فرمان رو، داور یا صاحب قدرت به کار می رود. ریشهٔ این واژه از فعل طبری هاکن ( در فارسی امروز: ب ...