دیکشنری

امتیاز
امتیاز در دیکشنری
٤٣
رتبه
رتبه در دیکشنری
١٥,٠٠٩
لایک
لایک
٢
دیس‌لایک
دیس‌لایک
٠

بپرس

امتیاز
امتیاز در بپرس
٠
رتبه
رتبه در بپرس
٠
لایک
لایک
٠
دیس‌لایک
دیس‌لایک
٠

جدیدترین پیشنهادها

دیدگاه
٠

Don't cry over spilled milk کاریه که شده غصه گذشته رو نخور کار از کار گذشته و نمیتونی کاری انجام بدی گذشته دیگه گذشته This was going to happen so don ...

تاریخ
٥ ماه پیش
دیدگاه
٢

Run out of // Run out تمام کردن، به اتمام رساندن، به آخر رسیدن، به سر رسیدن، خاتمه پیدا کردن، سریعا خارج شدن Examples: I'm running out of time وقتم ...

جدیدترین ترجمه‌ها

ترجمه‌ای موجود نیست.

جدیدترین پرسش‌ها

پرسشی موجود نیست.

جدیدترین پاسخ‌ها

پاسخی موجود نیست.