پیشنهاد‌های Arad Ariaeenejad (٢٦)

ضربه وارد کردن ( با دست یا جنگ افزار ) What kind of blow should one deliver next in order to remain alive?

کشتن ویران کردن بسیار خسته بودن

فردی که انرژی و ارادهٔ قوی اش باعث می شود مخالفت با او بسیار دشوار باشد. Lou Diamond Phillips is a force of nature in this movie and the rest of the ...

چیزی که سرگرم کننده است اما جدیت یا محتوای ژرفی ندارد

یک عبارت برای ابراز احساس تعجب ، شوک یا سردرگمی به کار می رود ?what the deuce is going on here ?What the deuce! Who are you

روسپی

به یاد آوردن سبب شدن که کسی چیزی را در نظر بگیرد Madame des Aubels bethought herself that she still had some calls to pay She bethought herself of he ...

به مهمان خوراکی یا نوشیدنی تعارف کردن

می شود اگر لطف کنید لطف می کنید به من اجازه بدهید ?Could I not go and look at it

درست کردن آفریدن تولید کردن he delivered himself of these sentiments She has finally delivered herself of her long - awaited third novel

برس شومینه / جاروچه شومینه برسی کوچک برای تمیز کردن خاکستر جلوی آتش

خواستگاری کردن / تقاضای ازدواج کردن

قفل حروفی قفل هایی که به جای عدد، با حروف الفبا باز می شوند. مثلاً باید یک کلمه درست وارد کنید تا باز شود.

خود را به زحمت انداختن ، تکانی به خود دادن ، کاری را آغازیدن پس از یک دوره از استراحت پویا و فعال شدن I beg them to bestir themselves before it is to ...

خستگی ناپذیر unwearying guardians, watchmen that never slumber

یکی از باورهای ترسائی که به تجسد خداوند در کالبد عیسی مسیح اشاره دارد

Time was when به معنای زمانی بود که. برای بیان این موضوع که چیزی در گذشته صادق یا مرسوم بوده ولی دیگر نیست که بیشتر با حسرت و نارضایتی همراه است. گا ...

نوعی استعاره از زمان به شکل پیرمردی با داس و ساعتی شنی در دست که نماد گذشت زمان و فرسایش و نابودی پیری ناشی از آن است Old Guinardon, bearded and lon ...

سرخ چهره ی سالم، پرخون، شاداب معمولاً نشانهٔ تندرستی و سرزندگی است، نه عصبانیت. the rubicund face of a man who clearly got a lot of fresh air and ex ...

نگاهی سریع و تند و کوتاه به کسی انداختن While speaking about the police, he darted a quick glance at the door

نگاهی سریع و تند و کوتاه به کسی انداختن he would dart a Medusa - like look at anyone who entered

شخصی که شغلش نقاشی پس زمینه ی صحنه فیلم یا تئاتر است که برای نمایش ویژگی های طبیعی یا محیط های دیگر استفاده می شود

betake yourself به جایی رفتن He then again betook himself to the Quatre �veques

ریش ّهای روی گونه و لپ و زیر گوش مردان he affected little feathery side whiskers

کتیبه شناس یا پارین نگار

هم ارث بر هنگامی که ارث به چند تن می رسد رابطه آن ها با یک دیگر colegatee است . But Rene and Gaetan bought in the shares of their two co - legatees