دیکشنری
جدیدترین پیشنهادها
مَسَح: به معنای مالیدن با دست و برطرف کردن اثر چیزی از چیز دیگر را گویند. فَامْسَحُوا بِوُجُوهِکُمْ وَ أَیْدِیکُمْ " درباب وضو و تیمم به مسح اشاره شد ...
سَجَی: به معنای آرام گرفتن یک شئ ناآرام را گویند. مُسَجَّی، انسانِ کفن پیچ که برای همیشه آرام گرفته است. وَاللَّیْلِ إِذَا سَجَىٰ �زمانی که همه انسان ...
مَنَع: به بازداشتن از امری که نه خیر و نه ضرری بر آن فرد، از آن امر متصور است منع گفته می شود . مَنَّاعٍ لِلْخَیْرِ مُعْتَدٍ أَثِیمٍ به فرد سومی که ه ...
عَدن: به تراکم مجاورت یک شئ نفیس گویند. وَ مَساکِنَ طَیِّبَةً فِی جَنَّاتِ عَدْنٍ یعنی در بهشت خانه هایی پاک و افراد پاک و طیب به حالت واحد و تنها زن ...
عُطِّلَتْ: به معنای بلاتکلیف است؛ چنانچه در وَبِئْرٍ مُعَطَّلَةٍ یعنی چاهی که به علت مرگ صاحبان شان "بلاتکلیف" و در انتظار یافتن صاحبی جدید است. وَإ ...