دیکشنری
امتیاز در دیکشنری
٢٠
رتبه در دیکشنری
٢٠,٣٩٣
لایک
٢
دیسلایک
١
جدیدترین پیشنهادها
١ ماه پیش
٠
بنمود= به نمود؛ بروز دادن، دیده دار، به نشان، برعیانی، اشاره به قطعیت
٩ ماه پیش
١
گُنگ، ناتوان به منظور، فارغ از دَرکْ به طریق. . ناشناختن، نامقصود، آدمی که نه میبیند و نه میشنود، کر و کور. .
٩ ماه پیش
٠
شتابان بر اسب میرود، عرصه داری میکند، مسمم به تصمیم است. .
٩ ماه پیش
١
ناز میکند، عشوه میسازد، ستایش میکند، ارزنده می نماید،
٩ ماه پیش
٠
نام، یا اسم میگذارد، عنوان میدهد، نشان میگذارد، تعیین میسازد. .
جدیدترین ترجمهها
ترجمهای موجود نیست.
جدیدترین پرسشها
پرسشی موجود نیست.
جدیدترین پاسخها
پاسخی موجود نیست.