ورود
ثبتنام
ترجمههای عارف (٢)
٨٣
جدید
قدیم
امتیاز بالا
امتیاز پایین
elbow
١ سال پیش
He elbowed me aside and walked past.
٠
سقامهدای زد و رد شد
elbow
١ سال پیش
an elbow in the river
٠
تا آرنج در رودخانه