دیکشنری

امتیاز
امتیاز در دیکشنری
١٨٤
رتبه
رتبه در دیکشنری
٩,١٢٨
لایک
لایک
٤
دیس‌لایک
دیس‌لایک
٠

بپرس

امتیاز
امتیاز در بپرس
٠
رتبه
رتبه در بپرس
٠
لایک
لایک
٠
دیس‌لایک
دیس‌لایک
٠

جدیدترین پیشنهادها

تاریخ
٧ ماه پیش
دیدگاه
٢

استدلال مخالف

تاریخ
١ سال پیش
دیدگاه
١

عبارت "other fish to fry" به معنای "کارهای مهم تر یا مسائل دیگری برای رسیدگی داشتن" است. این اصطلاح زمانی استفاده می شود که کسی به جای توجه به یک موض ...

تاریخ
١ سال پیش
دیدگاه
٠

طوفان

تاریخ
١ سال پیش
دیدگاه
١

زندانی کردن مثال: The judge decided to imprison the thief for stealing from the store, sending him to jail for six months.

جدیدترین ترجمه‌ها

ترجمه‌ای موجود نیست.

جدیدترین پرسش‌ها

پرسشی موجود نیست.

جدیدترین پاسخ‌ها

پاسخی موجود نیست.