دیکشنری

امتیاز
امتیاز در دیکشنری
٢٦
رتبه
رتبه در دیکشنری
١٨,٤٧٠
لایک
لایک
١
دیس‌لایک
دیس‌لایک
٠

بپرس

امتیاز
امتیاز در بپرس
٠
رتبه
رتبه در بپرس
٠
لایک
لایک
٠
دیس‌لایک
دیس‌لایک
٠

جدیدترین پیشنهادها

تاریخ
٥ ماه پیش
دیدگاه
٠

� ایستادن� می تواند در معنای فعل آغازین به کار رود؛ شاهد: صیاد گرازان به تگ ایستاد؛ شکارچی شروع به دویدن کرد . ( کلیله و دمنه )

تاریخ
٥ ماه پیش
دیدگاه
٠

یکی از معانی فعل � ایستادن� آغاز کردن است. نمونه: صیاد گرازان به تگ ایستاد؛ شکارچی خرامان شروع به دویدن کرد. ( کلیله و دمنه )

تاریخ
٧ ماه پیش
دیدگاه
١

نشاید به معنای شایسته نیست؛ از فعل شایستن به معنای سزاوار بودن. مثال: �چون بسی ابلیس آدم روی هست پس به هر دستی نشاید داد دست� ( مولانا )

تاریخ
٩ ماه پیش
دیدگاه
٠

این واژه را می توان برابر �خسته� دانست: برآهیخت رهام، گرز گران غمی شد ز پیکار ، دست سران �فردوسی �

تاریخ
٩ ماه پیش
دیدگاه
٠

غمی را می توان برابر با خسته دانست : برآهیخت رهام گرز گران غمی شد ز پیکار دست سران � فردوسی�

جدیدترین ترجمه‌ها

ترجمه‌ای موجود نیست.

جدیدترین پرسش‌ها

پرسشی موجود نیست.

جدیدترین پاسخ‌ها

پاسخی موجود نیست.