دیکشنری
جدیدترین پیشنهادها
آر یعنی وسط آز یعنی کم کمیاب بی نظیر پیدا نشدنی نادر آر آز پسوند آز در مناطق آز اَر بأی جآن زیاد است نام قله کوهی در اورمو قله آز و پسوند رودخانه اَر ...
قبل از اختراع تفنگ باروتی تفنگ وجود داشت و بادی بود توفولاتماق یعنی تف کردن وقتی انسان متوجه قدرت باد دهان شد با شاخه نی اولین تفنگ را ساخت و در شکار ...
چاخ بعلاوه ماق ماق یک پسوند توصیفی است مثل باش ماق سر شدن آخ ماق جاری شدن سالماق انداختن یاشاتماق زنده نگه داشتن ساشماق نیش زدن . . . چاخ یا شاخ نبز ...
اور یعنی سرزمین مو یعنی بهشت اورمو یعنی سرزمین بهشتی اور بعلاوه مان میشه اورمان یعنی جنگل اور بعلاوه خان اورخان یعنی خان سرزمین اوربعلاوه تا اورتا یع ...
قاپدی قاشدی ربود فرار کرد اوو قاپدی شکار را ربود اوقاپ رابینده شکار عوقاپ یا عقاب نوشته ذات کلمه را عوض نمی کند عقاب پیر قارتال از فعل قاریماق یعنی پ ...