پیشنهادهای مریم لقایی (١٩)
وقتی وانمود می کنی کسی رو ندیدی. مثلا وقتی سرمون طوری می گیریم که فلانی من تورو ندیدم
تاحدودی بهتر بودن نسبت به ،
تا حدودی بهتر ازکسی یا چیزی بودن
آن طور که تعریف میکنند ، نیست . تعریفی نداره .
اعصاب کسی را خرد کردن، اذیت کردن
همیشه اتفا قات بد برای کسی افتادن ، بدشنانس بودن
کاملا خارج از کنترل شدن و چشم پوشی از قانون
Would be successful، موفق شدن
ذره ای شانس نداشتن، کوچکترین شانسی نداشتن
جزئیات ، ته وتو، زیر وبم ها ی مسئله ای رو دونستن
وقتی تصمیمی قبلا گرفتی ولی الان درموردش مطمئن نیستی ، تردید داشتن
چیز مهمی را از قلم انداختن ، فراموش کردن بخش مهم چیزی
کلاغه خبر اورده که، از این واون شنیدن
رفع ابهام کردن ، مطلب را روشن کردن
شیر فهم شدن ، مطلب گرفتن
کسی را ادب کردن ، تنبیه کردن
درس عبرت گرفتن ، تجربه شدن
به خون کسی تشنه بودن ، سایه کسی را با تیر زدن
به خون کسی تشنه بودن ،