جدیدترین پیشنهادها
٩ ماه پیش
٠
لوش به هزارگی گِل های سیاه شده کف آب و همچنین جلبک راهم میگن
١١ ماه پیش
١
کَرَند در هزارستان نام ابزاری برای کندن بوته و زمین شبیه کلنگ اما داری یکسر و با دَم پهن
١١ ماه پیش
١
در هزارگی به قسمتی از رود خانه که به صخره میخوره گرد آب عمیقی تشکیل میده چیل میگوید
١ سال پیش
١
هزارگی دوگانی ینی دوقلو
١ سال پیش
٠
هزارگی شُوال به جای از کوه که سنگ های ریزو تقریبا درشت روی هم افتاده و خرد شده و انبار شده گوید
جدیدترین ترجمهها
ترجمهای موجود نیست.
جدیدترین پرسشها
پرسشی موجود نیست.
جدیدترین پاسخها
پاسخی موجود نیست.