پیشنهادهای Mohsen abdi (٦)
١٦
١ سال پیش
٠
به عقب و جلو حرکت کردن بر اثر باد مثال؛ the trees tossed in the wind
١ سال پیش
٠
متعادل ( در مورد خلق و خو )
١ سال پیش
١
مقید ( کسی که قضاوت دیگران برایش مهم است. )
١ سال پیش
١
ثابت و بی حرکت
١ سال پیش
٠
صدا ؛ نخراشیده و گوشخراش
١ سال پیش
١
چولسیده ( میوه مانده و خراب شده ) مثال: the apple was yellow and slightly shrivelled but it tasted sweet and good. سیب زرد و اندکی چولسیده بود اما م ...