پیشنهادهای طاها (١٠)
١١
٣ ماه پیش
٠
Jalilyan
٤ ماه پیش
٠
مرموز و حیله گر
١ سال پیش
٢
بَرْهَمْکُنِشْ یا دَرْهَمْکُنِشْ یا اَنْدَرْکُنِشْ یا تعامل یا تداخل ( به انگلیسی: Interaction ) عملی ست که میان دو یا چند موجودیت، پدیده، یا فرایند ...
١ سال پیش
٠
عطف : توجه ، تمایل ، میل ، مهربانی عطف به : با توجه ، با مهربانی
١ سال پیش
٠
ویله کردن : فریاد زدن ، ناله کردن ، نعره زدن ویله : ناله ، صدا ، آواز پیروز باشید 😍
١ سال پیش
٠
نبشت : نوشت عامل شهری به خلیفه نبشت : حاکم شهری برای خلیفه نامه ای نوشت .
١ سال پیش
٣
پر استرس ، پر تنش ، پر دغدغه His new job is a lot more ( stressful ) than the last one شغل جدید او خیلی پر تنش تر از آن یکی شغل قبلی اش است
١ سال پیش
٢
( دزدیدن ) Three big men attacked him and ( stole ) his money سه مرد بزرگ به او حمله کردند و پول های او را دزدیدند
١ سال پیش
٠
به خودی خودشان
١ سال پیش
٠
مخصوص به خود آن چیز