پیشنهادهای محمدرضا سلطانی زرندی (مؤلف) (١١,٩٩١)
مهره شکاف ( اسم ) : یک بیماری جدی که در آن بخشی از طناب نخاعی از طریق ستون فقرات بیرون زده است.
تست کوکنستد ( اسم ) : آزمایشی که در حین پونکسیون کمری انجام می شود که در آن فشاری به وریدهای گردن اعمال می شود تا مشخص شود که آیا مایع مغزی نخاعی به ...
تب چهار روز یک بار ( اسم ) : نوعی مالاریا ناشی از پلاسمودیوم مالاریا که در آن تب هر چهار روز یکبار عود می کند.
واکسن چهارگانه ( اسم ) : واکسنی که در برابر چهار بیماری، دیفتری، سیاه سرفه، فلج اطفال و کزاز ایمن سازی می کند.
چهار سر ران ( اسم ) : عضله بزرگی در قدام ران که تا ساق پا امتداد دارد.
مربع رانی ( اسم ) : ماهیچه ای در بالای استخوان ران که ران را می چرخاند.
تب کیو ( اسم ) : یک بیماری عفونی ریکتزیایی گوسفند و گاو که توسط کنه کوکسیلا بورنتی به انسان منتقل می شود.
کورذهنی ( ا ) : فقدان رشد یافتگی ذهنی
آدنوهیپوفیز ( ا ) : لوب قدامی غده هیپوفیز که بیشتر هورمون های هیپوفیز را ترشح می کند.
فعالیت های روزمره زندگی ( اسم ) : مقیاسی که توسط متخصصان سالمندان و کاردرمانگران برای ارزیابی ظرفیت زندگی مستقل سالمندان یا افراد ناتوان استفاده می ش ...
اسید خونی ( اسم ) : حالتی که در آن، خون اسید زیادی در خود دارد. این موضوع یکی از جنبه های دیابت شدید درمان نشده است.
استیل کولین ( اسم ) : ماده ای که از پایانه های عصبی آزاد می شود و به تکانه های عصبی اجازه می دهد از یک عصب به عصب دیگر یا از یک عصب به عضوی که آن را ...
حفره ی حقه ای ترمیمی ( اسم ) : یک عمل جراحی برای ترمیم یا بازسازی حفره ی حقه ای
بی سر ( اسم ) : جنینی که بدون سر متولد می شود
لوچی تطابقی ( اسم ) : انحراف چشم به هنگامی که سعی می کند بر روی یک شی که بسیار نزدیک است، تمرکز کند.
بازتاب تطابق ( اسم ) : ( در مورد عدسی چشم ) توانایی تمرکز بر روی اجسام در فواصل مختلف با استفاده از عضله مژگانی
بخش حوادث و فوریت ها ( A & E ) ( اسم ) : بخشی از بیمارستان که با افرادی سروکار دارد که به دلیل تصادف یا درد شدید ناگهانی نیاز به درمان فوری دارند.
پنبه جاذب ( اسم ) : ماده سفید نرمی که به عنوان پانسمان برای قرار دادن زخم ها استفاده می شود
بخیه قابل جذب ( اسم ) : بخیه ای که در نهایت جذب بدن می شود و نیازی به کشیدن ندارد.
جداشدن زودرس جفت ( اسم ) : موقعیتی که جفت ناگهان زودتر از آنچه باید از رحم جدا می شود و اغلب باعث شوک و خونریزی می گردد.
بی کاتالازی ( ا ) : نوعی بیماری ارثی که منجر به کمبود کاتالاز در تمام بافت ها می شود
ناهم آیی/ ناجفتی ( ا ) : وضعیتی که در آن دندان های فک بالا و پایین با هم تماس پیدا نمی کنند
نزدیک کردن ( فعل ) : ( در مورد ماهیچه ) کشیدن پا یا دست به سمت خط مرکزی بدن یا کشیدن انگشت دست یا پا به سمت خط مرکزی دست یا پا.
نزدیک کننده ( صفت ) : مربوط به ماهیچه ای که قسمت هایی از بدن را به هم نزدیک می کند یا به سمت خط مرکزی بدن یا یک عضو حرکت می دهد.
عضله دور کننده ( اسم ) : عضله ای که قسمتی از بدن را از خط مرکزی بدن یا از یک قسمت مجاور دور می کند.
دورکننده ( صفت ) : مربوط به ماهیچه ای که قسمت هایی از بدن را از یکدیگر یا از خط مرکزی بدن یا یک عضو دور می کند.
شکمی خلفی ( صفت ) : مربوط به وضعیتی از جنین در رحم، که شکم جنین رو به پشت مادر است.
برش شکمی میان دوراهی ( اسم ) : یک عمل جراحی که شامل بریدن بافت در هر دوی شکم و میان دوراه است.
شکمی لگنی ( صفت ) : مربوط به شکم و لگن
دیواره شکم ( اسم ) : بافت عضلانی که دور شکم را احاطه کرده است
احشاء شکمی ( اسم جمع ) : اندامهایی که در شکم قرار دارند، مانند. معده، کبد و روده
آئورت شکمی ( اسم ) : بخشی از آئورت که بین دیافراگم و نقطه ای که آئورت به شریان های ایلیاک تقسیم می شود، قرار دارد.
اسید پیروویک ( اسم ) : ماده ای که از گلیکوژن ( زمانی که برای آزاد کردن انرژی تجزیه می شود ) در ماهیچه ها تشکیل می گردد.
یاخته هرمی ( اسم ) : یاخته مخروطی شکل در قشر مغز
چرک لوله رحمی ( اسم ) : التهاب و تشکیل چرک در لوله فالوپ
چرک - هواجنبی ( اسم ) : تجمع چرک و گاز یا هوا در حفره جنب
چرک پیراشامه اماس ( اسم ) : التهاب پیراشامه قلب به دلیل عفونت با استافیلوکوک، استرپتوکوک و پنوموکوک
چرک کلیه فزونی ( اسم ) : اتساع کلیه همراه با چرک
چرک رحمی ( اسم ) : تجمع چرک در رحم
چرک زا ( صفت ) : تولید کننده یا ایجاد کننده چرک
چرک پوستی قانقاریایی ( اسم ) : یک بیماری زخم شونده جدی پوست، به ویژه پاها، که معمولاً با داروهای استروئیدی درمان می شود.
چرک پوستی ( اسم ) : فوران چرک در پوست
مهبل چرکی ( اسم ) : تجمع چرک در مهبل
درب معده شکافی/ جراحی رامستد ( اسم ) : یک عمل جراحی برای برش به درون عضله اطراف باب المعده برای تسکین تنگی باب المعده.
درب معده شکافی ( اسم ) : یک عمل جراحی برای برش به درون عضله اطراف باب المعده برای تسکین تنگی باب المعده.
تنجش درب معده ( اسم ) : تنجش عضلانی که باب المعده را می بندد به طوری که غذا نمی تواند از داخل آن به درون دوازدهه عبور کند.
درب معده ترمیمی ( اسم ) : یک عمل جراحی برای بزرگ تر کردن باب المعده، که گاهی با درمان زخم های گوارشی همراه است.
بَنداره درب معدی ( اسم ) : ماهیچه ای که باب المعده را احاطه کرده، آن را منقبض می کند و از دوازدهه جدا می نماید.
روزنه درب معدی ( اسم ) : روزنه ای که معده به دوازدهه می پیوندد
حجره درب معدی ( اسم ) : فضایی در پایین معده، قبل از اسفنکتر باب المعده