پیشنهادهای محمدرضا سلطانی زرندی (١٠,٠٣٩)
تب چهار روز یک بار ( اسم ) : نوعی مالاریا ناشی از پلاسمودیوم مالاریا که در آن تب هر چهار روز یکبار عود می کند.
واکسن چهارگانه ( اسم ) : واکسنی که در برابر چهار بیماری، دیفتری، سیاه سرفه، فلج اطفال و کزاز ایمن سازی می کند.
چهار سر ران ( اسم ) : عضله بزرگی در قدام ران که تا ساق پا امتداد دارد.
مربع رانی ( اسم ) : ماهیچه ای در بالای استخوان ران که ران را می چرخاند.
تب کیو ( اسم ) : یک بیماری عفونی ریکتزیایی گوسفند و گاو که توسط کنه کوکسیلا بورنتی به انسان منتقل می شود.
کورذهنی ( ا ) : فقدان رشد یافتگی ذهنی
آدنوهیپوفیز ( ا ) : لوب قدامی غده هیپوفیز که بیشتر هورمون های هیپوفیز را ترشح می کند.
فعالیت های روزمره زندگی ( اسم ) : مقیاسی که توسط متخصصان سالمندان و کاردرمانگران برای ارزیابی ظرفیت زندگی مستقل سالمندان یا افراد ناتوان استفاده می ش ...
اسید خونی ( اسم ) : حالتی که در آن، خون اسید زیادی در خود دارد. این موضوع یکی از جنبه های دیابت شدید درمان نشده است.
استیل کولین ( اسم ) : ماده ای که از پایانه های عصبی آزاد می شود و به تکانه های عصبی اجازه می دهد از یک عصب به عصب دیگر یا از یک عصب به عضوی که آن را ...
حفره ی حقه ای ترمیمی ( اسم ) : یک عمل جراحی برای ترمیم یا بازسازی حفره ی حقه ای
بی سر ( اسم ) : جنینی که بدون سر متولد می شود
لوچی تطابقی ( اسم ) : انحراف چشم به هنگامی که سعی می کند بر روی یک شی که بسیار نزدیک است، تمرکز کند.
بازتاب تطابق ( اسم ) : ( در مورد عدسی چشم ) توانایی تمرکز بر روی اجسام در فواصل مختلف با استفاده از عضله مژگانی
بخش حوادث و فوریت ها ( A & E ) ( اسم ) : بخشی از بیمارستان که با افرادی سروکار دارد که به دلیل تصادف یا درد شدید ناگهانی نیاز به درمان فوری دارند.
پنبه جاذب ( اسم ) : ماده سفید نرمی که به عنوان پانسمان برای قرار دادن زخم ها استفاده می شود
بخیه قابل جذب ( اسم ) : بخیه ای که در نهایت جذب بدن می شود و نیازی به کشیدن ندارد.
جداشدن زودرس جفت ( اسم ) : موقعیتی که جفت ناگهان زودتر از آنچه باید از رحم جدا می شود و اغلب باعث شوک و خونریزی می گردد.
بی کاتالازی ( ا ) : نوعی بیماری ارثی که منجر به کمبود کاتالاز در تمام بافت ها می شود
ناهم آیی/ ناجفتی ( ا ) : وضعیتی که در آن دندان های فک بالا و پایین با هم تماس پیدا نمی کنند
نزدیک کردن ( فعل ) : ( در مورد ماهیچه ) کشیدن پا یا دست به سمت خط مرکزی بدن یا کشیدن انگشت دست یا پا به سمت خط مرکزی دست یا پا.
نزدیک کننده ( صفت ) : مربوط به ماهیچه ای که قسمت هایی از بدن را به هم نزدیک می کند یا به سمت خط مرکزی بدن یا یک عضو حرکت می دهد.
عضله دور کننده ( اسم ) : عضله ای که قسمتی از بدن را از خط مرکزی بدن یا از یک قسمت مجاور دور می کند.
دورکننده ( صفت ) : مربوط به ماهیچه ای که قسمت هایی از بدن را از یکدیگر یا از خط مرکزی بدن یا یک عضو دور می کند.
شکمی خلفی ( صفت ) : مربوط به وضعیتی از جنین در رحم، که شکم جنین رو به پشت مادر است.
برش شکمی میان دوراهی ( اسم ) : یک عمل جراحی که شامل بریدن بافت در هر دوی شکم و میان دوراه است.
شکمی لگنی ( صفت ) : مربوط به شکم و لگن
دیواره شکم ( اسم ) : بافت عضلانی که دور شکم را احاطه کرده است
احشاء شکمی ( اسم جمع ) : اندامهایی که در شکم قرار دارند، مانند. معده، کبد و روده
آئورت شکمی ( اسم ) : بخشی از آئورت که بین دیافراگم و نقطه ای که آئورت به شریان های ایلیاک تقسیم می شود، قرار دارد.
اسید پیروویک ( اسم ) : ماده ای که از گلیکوژن ( زمانی که برای آزاد کردن انرژی تجزیه می شود ) در ماهیچه ها تشکیل می گردد.
یاخته هرمی ( اسم ) : یاخته مخروطی شکل در قشر مغز
چرک لوله رحمی ( اسم ) : التهاب و تشکیل چرک در لوله فالوپ
چرک - هواجنبی ( اسم ) : تجمع چرک و گاز یا هوا در حفره جنب
چرک پیراشامه اماس ( اسم ) : التهاب پیراشامه قلب به دلیل عفونت با استافیلوکوک، استرپتوکوک و پنوموکوک
چرک کلیه فزونی ( اسم ) : اتساع کلیه همراه با چرک
چرک رحمی ( اسم ) : تجمع چرک در رحم
چرک زا ( صفت ) : تولید کننده یا ایجاد کننده چرک
چرک پوستی قانقاریایی ( اسم ) : یک بیماری زخم شونده جدی پوست، به ویژه پاها، که معمولاً با داروهای استروئیدی درمان می شود.
چرک پوستی ( اسم ) : فوران چرک در پوست
مهبل چرکی ( اسم ) : تجمع چرک در مهبل
درب معده شکافی/ جراحی رامستد ( اسم ) : یک عمل جراحی برای برش به درون عضله اطراف باب المعده برای تسکین تنگی باب المعده.
درب معده شکافی ( اسم ) : یک عمل جراحی برای برش به درون عضله اطراف باب المعده برای تسکین تنگی باب المعده.
تنجش درب معده ( اسم ) : تنجش عضلانی که باب المعده را می بندد به طوری که غذا نمی تواند از داخل آن به درون دوازدهه عبور کند.
درب معده ترمیمی ( اسم ) : یک عمل جراحی برای بزرگ تر کردن باب المعده، که گاهی با درمان زخم های گوارشی همراه است.
بَنداره درب معدی ( اسم ) : ماهیچه ای که باب المعده را احاطه کرده، آن را منقبض می کند و از دوازدهه جدا می نماید.
روزنه درب معدی ( اسم ) : روزنه ای که معده به دوازدهه می پیوندد
حجره درب معدی ( اسم ) : فضایی در پایین معده، قبل از اسفنکتر باب المعده
درب معده/ باب المعده ( اسم ) : سوراخی در پایین معده که به دوازدهه منتهی می شود
ترومبوز ورید باب ( اسم ) : وضعیتی که در آن لخته های خون در سیاهرگ باب یا هر یک از شاخه های آن وجود دارد.