پیشنهادهای محمدرضا سلطانی زرندی (١٠,٩٣٣)
'�mbliəυxkəυp آمبلیوسکوپ: ابزاری برای اندازه گیری زاویه انحراف چشم و اینکه یک فرد چقدر از هر دو چشم خود با هم استفاده می کند.
پلاک آلزایمر: یک پلاک دیسکی شکل از آمیلوئید که در مغز افراد مبتلا به بیماری آلزایمر یافت می شود.
طب جایگزین: درمان بیماری با استفاده از روش های درمانی مانند هومیوپاتی یا طب طبیعی که بخشی از طب سنتی غربی محسوب نمی شوند.
نشانگان آلپورت: یک بیماری ژنتیکی کلیه که گاهی باعث می شود فرد شنوایی و بینایی خود را از دست بدهد.
طاسی موضعی: حالتی که در آن مو به صورت محدوده هایی می ریزد.
�آلیل استرنول: استروئیدی که برای تقویت بارداری استفاده می شود.
قلیاسان، شبه قلیا: یکی از چندین مواد سمی موجود در گیاهان که به عنوان دارو استفاده می شود، به عنوان مثال آتروپین، مورفین یا کینین.
آلکالمی: افزایش زیاد مواد قلیایی در خون
�آلفاکلسیدول: ماده ای مربوط به ویتامین D که توسط بدن برای حفظ سطح مناسب کلسیم و فسفات و همچنین به عنوان دارویی برای کمک به افرادی که ویتامین D کافی ن ...
تکنیک الکساندر: روشی برای بهبود نحوه ایستادن و حرکت افراد، با آگاه کردن آنها از نحوه رفتار عضلات
�آلوکمیک: اشاره به حالت عدم وجود لوسمی
سیروز الکلی: سیروز کبدی ناشی از اعتیاد به الکل
مقاوم به الکل: اشاره کننده به عضوی که برای آزمایش رنگ آمیزی شده و با الکل تغییر رنگ نداده است.
. eilə 'kɑ:tilid3 غضروف بالی: غضروف درون بینی
راه هوایی: هر لوله ای که هوا را به ریه ها می برد، به عنوان مثال. سوراخ های بینی، حلق، حنجره، نای و برونش ها.
�آمبولی هوا: انسداد ناشی از حباب های هوا که جریان خون درون عروق را متوقف می کند.
ناشناسایی، ادراک پریشی: یک اختلال مغزی که در آن فرد مکان ها، افراد، مزه ها یا بوهایی را که قبلاً به خوبی می شناخته، تشخیص نمی دهد.
بی زبانی: وضعیت نداشتن زبان از بدو تولد
تهییج: حالت بسیار عصبی و مضطرب بودن
نارویی، نازادی: عدم وجود یک عضو، ناشی از نارسایی در رشد جنینی
آگاماگلوبولینمی: کمبود یا عدم وجود ایمونوگلوبولین ها در خون ، که منجر به کاهش توانایی پاسخ ایمنی می شود.
پسین درد: دردهای منظم در رحم که گاهی اوقات بعد از زایمان تجربه می شوند.
پس تصویر، پس انگاره: تصویری از یک شیء که پس از کنار رفتن خود شیء در دید شخص باقی می ماند.
پس پیامد: تغییری که فقط مدتی پس از علت ظاهر می شود.
پس تیمار: 1. مراقبت از شخصی که عمل جراحی داشته است. این مراقبت شامل تعویض لباس و کمک به افراد برای مواظبت دوباره از خودشان است. 2. مراقبت از مادری که ...
پس زایه، پسین زاد: بافت ها ، از جمله جفت و بند ناف ، که در دوران بارداری در رحم وجود دارند و پس از تولد یک کودک خارج می شوند.
تقلیب: عمل کاهش خلوص چیزی با افزودن یک ماده دیگر
اگوفونی: صوت بلندی از صدای شنیده شده از طریق گوشی پزشکی در جایی که مایعی در حفره پلور وجود دارد.
رخداد نامطلوب: یک حادثه مضر که در طول درمان رخ می دهد.
انبانه نابجا: کیسه زلالی که در نتیجه فشار مداوم یا مالش ایجاد می شود.
برگُردینه کاف: عمل کننده بر ضد ترشح آدرنالین
نشانگان آدرنوژنیتال: وضعیتی که در اثر تولید بیش از حد هورمون های جنسی مردانه ایجاد می شود، که در آن پسران رشد جنسی سریع و زنان ویژگی های مردانه پیدا ...
آدرنوکورتیکوتروفین: آدرنالین استخراج شده از غدد فوق کلیوی حیوانات ومورد استفاده برای جلوگیری از خونریزی یا کمک به بیماری های آسمی
گیرنده آدرنرژیک
قسمت داخلی غده فوق کلیوی که آدرنالین و نورآدرنالین ترشح می کند.
یاوردرمانی: درمان با استفاده از دارو یا اشعه بعد از جراحی سرطان
ABC Score for Massive Transfusion
امتیاز ABC برای تزریق خون حجیم این امتیاز که توسط پروفسور Bryan Cotton ارائه شده، جهت بیماران ترومایی است که برای آنها تزریق خون حجیم در نظر گرفته ش ...
focused assessment with sonography for trauma این ارزیابی که توسط پروفسور Grace Rozycki ارائه شده، وجود آسیب پریکارد یا داخل شکم را پس از ترومای ناف ...
ارزیابی متمرکز با سونوگرافی برای تروما این ارزیابی که توسط پروفسور Grace Rozycki ارائه شده، وجود آسیب پریکارد یا داخل شکم را پس از ترومای نافذ یا بل ...
focused assessment with sonography for trauma این ارزیابی که توسط پروفسور Grace Rozycki ارائه شده، وجود آسیب پریکارد یا داخل شکم را پس از ترومای ناف ...
روزنه
چربی ادراری، چرب میزی: وجود چربی در ادرار
چربی دیسی: حالتی که در آن چربی بیش از حد در بدن انباشته می شود.
استحاله چربی
آدنومیوم: تومور خوش خیمی که از غدد و عضله تشکیل شده است
فرو رفتن ناخن در گوشت
سدیت: ( با داروی مسکن ) آرام شده، تسکین داده شده
پایانک درد، اندام نژندی: یک بیماری کودکان، ناشی از حساسیت به جیوه، که در آن دست ها، پاها و صورت کودک متورم و صورتی می شود و کودک نیز دچار تب و بی اشت ...
بیرنگ بینی، کوررنگی