دیکشنری

امتیاز
امتیاز در دیکشنری
٨١
رتبه
رتبه در دیکشنری
١٢,٠٦١
لایک
لایک
٧
دیس‌لایک
دیس‌لایک
٠

بپرس

امتیاز
امتیاز در بپرس
٢٠
رتبه
رتبه در بپرس
٤,٥٤٥
لایک
لایک
٢
دیس‌لایک
دیس‌لایک
٠

جدیدترین پیشنهادها

تاریخ
٥ ماه پیش
دیدگاه
٢

To involve = to include It's my preferred occupation because it's involved within litterature

تاریخ
٥ ماه پیش
دیدگاه
٠

To fire someone e. g they dismissed a servant=they fired a servant

تاریخ
١ سال پیش
دیدگاه
٠

کسی را از کار اخراج و برکنار کردن

تاریخ
١ سال پیش
دیدگاه
٢

Guessing sth with all our focus and evidence

تاریخ
١ سال پیش
دیدگاه
١

به شکل مشهودی ، به شکل واضحی

جدیدترین ترجمه‌ها

ترجمه‌ای موجود نیست.

جدیدترین پرسش‌ها

پرسشی موجود نیست.

جدیدترین پاسخ‌ها

٠ رأی
تیک ٧ پاسخ
٤٧٥ بازدید

مثلا:  Dave used to work in a factory 

١ سال پیش
٢ رأی

Used to برای بیان عادت ها در زمان گذشته هستند که در زمان حال درست نیستند(دیگر انجام نمی شوند) مثلا : I used to play volleyball من در گذشته والیبال بازی می کردم  (الان دیگر بازی نمی کند) همچنین میتوان از anymore یا  anylonger  در انتهای جمله به معنی دیگر نه استفاده نمود 

١ سال پیش