دیکشنری
امتیاز در دیکشنری
٤٧١
رتبه در دیکشنری
٥,٤١٧
لایک
٢٧
دیسلایک
٣
جدیدترین پیشنهادها
٥ روز پیش
٠
هم دوره
٥ روز پیش
٠
اشاعه دهنده عامل اشاعه
٥ روز پیش
٠
افشای نظارت افشای اطلاعات مربوط به نظارت فاش شدن اقدامات نظارتی
٥ روز پیش
٠
دستور منع انتشار دستور سکوت قضایی منع رسانه ای حکم ممنوعیت اظهار نظر ( در مواردی که افراد ( مثل وکلا یا طرفین دعوی ) از صحبت درباره پرونده منع می شون ...
٦ روز پیش
٠
جستجو و نمایش ( نوعی کارکرد سیستمی )
جدیدترین ترجمهها
ترجمهای موجود نیست.
جدیدترین پرسشها
پرسشی موجود نیست.
جدیدترین پاسخها
١
رأی
٣
پاسخ
١١٥
بازدید
keep on eye on something معنی این ضرب المثل یا اصطلاح
٨ ماه پیش
١
رأی
keep an eye on something (چیزی را ) پاییدن (چیزی را ) زیر نظر داشتن
٨ ماه پیش
٢
رأی
٧٦
بازدید
٢
رأی
فعل: دوست پیدا کردن، دوست شدن اسم: دوستیابی
٩ ماه پیش