دیکشنری

امتیاز
امتیاز در دیکشنری
٧٤
رتبه
رتبه در دیکشنری
١٢,٥٨٣
لایک
لایک
٤
دیس‌لایک
دیس‌لایک
٠

بپرس

امتیاز
امتیاز در بپرس
٠
رتبه
رتبه در بپرس
٠
لایک
لایک
٠
دیس‌لایک
دیس‌لایک
٠

جدیدترین پیشنهادها

تاریخ
٢ ماه پیش
دیدگاه
٠

ضربه تند و تیز. به طور مثال:She gave me a sharp jab in the ribs with her elbow to stop me from saying any more. معنی: اون با آرنجش یک ضربه تند و ...

تاریخ
٧ ماه پیش
دیدگاه
٠

نارس. مثال: آن ها گلابی ها و خیارهای نارس را چیدند و با تمام سرعتی که می توانستند آن ها را خوردند. . They picked unripe pears and cucumbers and ate ...

تاریخ
٧ ماه پیش
دیدگاه
٢

غلات مانند گندم، برنج، ذرت و . . .

تاریخ
٨ ماه پیش
دیدگاه
١

دقت کنید این واژه به هر گونه سرویسی گفته میشه که باعث بشه موی شما دوباره رشد کنه ( حتی استفاده از شامپویی خاص ) پس کلمه ی" کاشت مو" یه جورایی درست به ...

تاریخ
٩ ماه پیش
دیدگاه
٠

بدون فکر عمل کردن. in a careless and thoughtless manner.

جدیدترین ترجمه‌ها

ترجمه‌ای موجود نیست.

جدیدترین پرسش‌ها

پرسشی موجود نیست.

جدیدترین پاسخ‌ها

پاسخی موجود نیست.