ترجمههای رئوفی (٧)
٣٧
١ ماه پیش
Nobody had much money, so we decided to make the party a Dutch treat.
٠
هیچ کس پول زیادی نداشت، بنابراین تصمیم گرفتیم مهمونی رو دنگی دونگی کنیم
١ ماه پیش
I thought he was treating, but it turned out to be a Dutch treat.
٠
فکر کردم اون حساب میکنه اما معلوم شد باید دونگی بپردازیم
١ ماه پیش
A Dutch treat can sometimes pull you out of an embarrassing situation.
٠
گاهی دونگی حساب کردن غذا میتونه از یه موقعیت شرم آور ( به جهت نداشتن پول کافی ) بیرونت بکشه
١ ماه پیش
Make it a dutch treat or pay it all together?
٠
دونگی حساب کنیم یا همه رو یکجا حساب کنیم؟
١ ماه پیش
Today we'll have a Dutch treat at the restaurant.
٠
امروز در رستوران غذای دونگی می خوریم ( هرکس به حساب خودش )
١ ماه پیش
Let's compromise. How about make it a Dutch treat?
٠
بیایید با هم کنار بیاییم. چطوره دونگی حساب کنیم؟