پیشنهادهای nader pourazizi (٨)
صد هزار کیمیا حق آفرید کیمیای همچو صبر آدم ندید مولوی به صبر کوش تو ای دل که حق رها نکند چنین عزیز نگینی به دست اهرمنی حافظ
تو را چنان که تویی هر نظر کجا بیند به قدر دانش خود هر کسی کند ادراک حافظ
یا آور دمی با غم به سر بردن جهان یکسر نمی ارزد به می بفروش دلق ما کزین بهتر نمی ارزد حافظ
یادآور تا نگردی آشنا زین پرده رمزی نشنوی گوش نامحرم نباشد جای پیغام سروش حافظ
هر یک چندی یکی برآید که منم با نعمت و سیم و زر آید که منم چون کارک او نظام گیرد روزی ناگه اجل از کمین برآید که منم خیام
تا نگردی آشنا زین پرده رمزی نشنوی گوش نامحرم نباشد جای پیغام سروش حافظ پرده وسواس بیرون کن ز گوش تا به گوشت آید از گردون سروش مولوی
حکمت و فلسفه را همت مردی باید تیر اندیشه به روی دو جهان آختن است اقبال لاهوری
چنبره ی دید جهان ادراک توست پرده ی پاکان حس نا پاک توست