پیشنهادهای parsa (١٧)
طناب رخت - طنابی که لباسهای خیس بعد از شسته شدن روی آن پهن می شوند تا خشک شوند. Clothes hanging on laundry lines offered some shade under the blist ...
این اصطلاح در پاسخ به جواب "حالت چطوره " گفته میشه و معنیش میشه مثل همیشه.
رویارویی شانسی - برخورد شانسی Her acting career came about only because of a chance encounter with an agent at a party
به عنوان فعل میشه طوطی وار چیزی را تکرار کردن - هر حرفی که کسی دیگه ای میگه عینا تکرار کنی. She just parrots anything he says
نامتعادل متزلزل لرزان مثلا صدای لرزان . She said how sorry she was in a soft, unsteady voice
شیپور بادی که تماشاگرا در ورزشگاه ها باهاش ایجاد سر وصدا می کنند.
سرازیر شدن یا سرازیر کردن سقوط کردن . Cook the peas by plunging them into boiling water . The car went out of control and plunged over the c ...
سریال داستانی - سریالی که هرقسمت از آن یک داستان داشته باشه ولی کارکترها یکسان باشند.
به عنوان فعل میشه آراستن یک تیکه زمین مثلا پارک با تجهیزات و گل و گیاه به منظور جذاب کردن آن. نزدیکترین کلمه به این مفهوم در زبان فارسی به نظرم محوطه ...
برای بیان کاری که می خواستیم در گذشته انجام دهیم ولی به هر دلیلی انجام ندادیم ، از این ساختار استفاده می شود. مثلا من می خواستم کمکت کنم ولی خودم ...
کاغذ پیچ کردن چیزی ( بسته بندی ) She always does her presents up beautifully in gold and silver paper
به معنی خجالت کشیدن از انجام کاری است یا همان از خجالت سرخ شدن
be at death’s door این اصطلاح در مواقعی استفاده می شود که کسی در آستانه مرگ است. ( informal ) . After the car accident, Jeff was at death’s door, b ...
قرمزترین That is the reddest of red herrings
روش ها و حالت های مختلف حمل و نقل بار یا مسافر مثلا با کشتی ، قطار ، هواپیما و. . .
کاسب - مغازه دار - تاجر
سه بعدی