دیکشنری

امتیاز
امتیاز در دیکشنری
٥٩٨
رتبه
رتبه در دیکشنری
٤,١٣٠
لایک
لایک
٤
دیس‌لایک
دیس‌لایک
٠

بپرس

امتیاز
امتیاز در بپرس
٠
رتبه
رتبه در بپرس
٠
لایک
لایک
٠
دیس‌لایک
دیس‌لایک
٠

جدیدترین پیشنهادها

تاریخ
١ ماه پیش
دیدگاه
٠

رویارویی شانسی - برخورد شانسی Her acting career came about only because of a chance encounter with an agent at a party

تاریخ
١ ماه پیش
دیدگاه
٠

به عنوان فعل میشه طوطی وار چیزی را تکرار کردن - هر حرفی که کسی دیگه ای میگه عینا تکرار کنی. She just parrots anything he says

تاریخ
٢ ماه پیش
دیدگاه
٠

نامتعادل متزلزل لرزان مثلا صدای لرزان . She said how sorry she was in a soft, unsteady voice

تاریخ
٢ ماه پیش
دیدگاه
٠

شیپور بادی که تماشاگرا در ورزشگاه ها باهاش ایجاد سر وصدا می کنند.

تاریخ
٢ ماه پیش
دیدگاه
٠

سرازیر شدن یا سرازیر کردن سقوط کردن . Cook the peas by plunging them into boiling water . The car went out of control and plunged over the c ...

جدیدترین ترجمه‌ها

ترجمه‌ای موجود نیست.

جدیدترین پرسش‌ها

پرسشی موجود نیست.

جدیدترین پاسخ‌ها

پاسخی موجود نیست.