ترجمههای علی اصغر (٥)
٢٧
٣ هفته پیش
Tony's a pushover for blondes.
٠
تنها نقطه ضعف تونی در برابر زنان بلوند است ( یعنی اصلا نمیتونه در برابر این جور افراد از خودش مقاومتی نشون و زود تسلیم میشه.
٣ هفته پیش
I couldn't have her thinking I was a pushover.
٠
نمیتونستم کاری کنم بزارم فکر کنهمن احمق بیش نیستم.
٣ هفته پیش
Fixing a car is a pushover for for her.
٠
تعمیر کردن یه دونه ماشین واسش مثل آب خوردنه.
٣ هفته پیش
Winning the playoffs was no pushover.
٠
برنده شدن توی بازی های حذفی کار هرکسی نیست.