پیشنهاد
٠

به عنوان مثال: Unaccustomed as he was to exercise, Vic quickly became tired. از آنجا که ویک به تمرین عادت نداشت، زود خسته شد.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

رو به رو شدن مثلا He wanted to be open with his fear. میخواست با ترسش رو به رو بشه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

He is living his life to the fullest زندگیش رو به بهترین حالت ممکن میگذرونه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

بیش از حد اصلاح شده

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

دست های پینه بسته/ پینه زده