پیشنهادهای Faeze (٥)
١٠
٧ ماه پیش
٠
به عنوان مثال: Unaccustomed as he was to exercise, Vic quickly became tired. از آنجا که ویک به تمرین عادت نداشت، زود خسته شد.
١ سال پیش
١
رو به رو شدن مثلا He wanted to be open with his fear. میخواست با ترسش رو به رو بشه
١ سال پیش
٣
He is living his life to the fullest زندگیش رو به بهترین حالت ممکن میگذرونه
١ سال پیش
٠
بیش از حد اصلاح شده
١ سال پیش
٠
دست های پینه بسته/ پینه زده