پیشنهادهای shima payandeh (١٣)
حاوی مقدار زیادی چربی. to be rich in s. th یعنی مقدار زیادی از چیزی را داشتن.
i was bouncing off the walls. یعنی: من لبریز از هیجان بودم. ( خیلی خوشحال بودن از بابت چیزی را نشان میدهد )
writing done by hand handwriting
مضحکه کردن کسی. مثال: he made a fool of me on the tennis court.
to make a fool out of ( someone ) یعنی از کسی یک احمق ساختن یک idiom هست. مثال: she made a monkey of me on the tennis court.
most of junk foods are high in cholesterol. اکثر هله هوله ها حاوی مقدار زیادی کلسترول هستند.
Dessert دسر Desert صحرا Deserts جزا، سزا، تقاص
تخصص یافته در چیزی. . . اختصاص یافته برای چیزی. . . مثال: I have been assigned to the group specialising in coaching 11 - 18 - year - olds. ( از ...
وقتی در مورد پوست و مو می آید بمعنی �بور ، روشن � هست
نامتمرکز، غیر متمرکز، حواس پرت
املا درست این کلمه criticize هست بمعنی نقدکردن و انتقاد کردن
مادربزرگ و پدربزرگ پدری مادر و پدرِ پدر
دقیقا آنجا