تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

حاوی مقدار زیادی چربی. to be rich in s. th یعنی مقدار زیادی از چیزی را داشتن.

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

i was bouncing off the walls. یعنی: من لبریز از هیجان بودم. ( خیلی خوشحال بودن از بابت چیزی را نشان میدهد )

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

writing done by hand handwriting

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

مضحکه کردن کسی. مثال: he made a fool of me on the tennis court.

پیشنهاد
٠

to make a fool out of ( someone ) یعنی از کسی یک احمق ساختن یک idiom هست. مثال: she made a monkey of me on the tennis court.

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

most of junk foods are high in cholesterol. اکثر هله هوله ها حاوی مقدار زیادی کلسترول هستند.

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

Dessert دسر Desert صحرا Deserts جزا، سزا، تقاص

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تخصص یافته در چیزی. . . اختصاص یافته برای چیزی. . . مثال: I have been assigned to the group specialising in coaching 11 - 18 - year - olds. ( از ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٥

وقتی در مورد پوست و مو می آید بمعنی �بور ، روشن � هست

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

نامتمرکز، غیر متمرکز، حواس پرت

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٣

املا درست این کلمه criticize هست بمعنی نقدکردن و انتقاد کردن

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مادربزرگ و پدربزرگ پدری مادر و پدرِ پدر

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

دقیقا آنجا