ترجمههای شیما پاینده (٣)
٩١
١ سال پیش
There's something creepy about the way he looks at me.
٠
یک چیز چندش آوری در مدلی که او به من نگاه میکند وجود دارد.
١ سال پیش
At the water's edge snipe rise and trill, while on the valley side there are wheatears and redwings.
٠
در کنار آب، پاشله ( نوعی پرنده ی نوک دراز ) بلند میشود و چهچه میزند، در حالی که در سمت روستا پرندگان گندمزار ( چکچکی ها ) و بال قرمز ها وجود دارند.
١ سال پیش
Imagination will span the gap in our knowledge.
٠
تخیل، شکاف دانش ما را پوشش خواهد داد.