ترجمه‌های مجید طرقی دریاسری (٢٢)

بازدید
٩٢
تاریخ
١ سال پیش
متن
His eyes streamed tears.
دیدگاه
٠

اشک از چشمانش جاری شد.

تاریخ
١ سال پیش
متن
The flag streamed in the wind.
دیدگاه
١

پرچم در باد مانند رود روان بود.

تاریخ
١ سال پیش
متن
Her hair streams over her shoulders.
دیدگاه
١

موهایش روی شانه هایش ریخته بود.

تاریخ
١ سال پیش
متن
The crowd streamed into the stadium.
دیدگاه
١

سیل جمعیت وارد ورزشگاه شد

تاریخ
١ سال پیش
متن
a wound streaming with blood
دیدگاه
١

زخمی که از آن خون جاری بود / زخمی که از آن خون می آمد

تاریخ
١ سال پیش
متن
a stream of criticism
دیدگاه
٣

سیل انتقادات

تاریخ
١ سال پیش
متن
Hairs from her mink coat had been found in the gazebo by the pond.
دیدگاه
٠

چند تار مو از پالتو پوست خزی که بر تن داشت کنار برکه پیدا شده بود.

تاریخ
١ سال پیش
متن
Hare hunting and coursing and mink hunting do not have a big effect on the populations.
دیدگاه
٠

شکار خرگوش صحرایی و راسو تاثیر بسزایی بر کاهش جمعیت این جانوران ندارد.

تاریخ
١ سال پیش
متن
A large mink can also travel further and defend a larger territory.
دیدگاه
٠

راسوی بزرگ همچنین می تواند مسافت بیشتری بپیماید و از قلمرو پهناورتری دفاع کند.

تاریخ
١ سال پیش
متن
She had covered the mink coat with a nylon overall.
دیدگاه
٠

کت خز را در نایلون بلندی گذاشته بود.

تاریخ
١ سال پیش
متن
Hence the mink is not so much a threat to the muskrat population as a direct competitor with muskrat trappers.
دیدگاه
٠

خطر راسو برای جمعیت موش آبی و رقیب مستقیم تله گذار در شکار این جانور، به اندازه خطر تله گذار نیست.

تاریخ
١ سال پیش
متن
Hence the mink is not so much a threat to the muskrat population as a direct competitor with muskrat trappers.
دیدگاه
٠

از این رو، خطر راسو برای جمعیت موش آبی به اندازه خطر صیادان موش آبی که رقبای راسو در شکار این جانور هستند، نیست.

تاریخ
١ سال پیش
متن
Hence the mink is not so much a threat to the muskrat population as a direct competitor with muskrat trappers.
دیدگاه
٠

در مقایسه با صیادان موش آبی که رقیب مستقیم راسو در شکار این جانور هستند، راسو تهدید چندانی برای جمعیت موش آبی محسوب نمی شود.

تاریخ
١ سال پیش
متن
Hence the mink is not so much a threat to the muskrat population as a direct competitor with muskrat trappers.
دیدگاه
٠

از این رو، تهدید راسو برای جمعیت موش آبی به اندازه تهدید تله گذار، رقیب مستقیم راسو در شکار موش آبی، نیست.

تاریخ
١ سال پیش
متن
Hence the mink is not so much a threat to the muskrat population as a direct competitor with muskrat trappers.
دیدگاه
٠

از این رو، تهدید راسو برای جمعیت موش آبی به اندازه تهدید تله گذار به عنوان رقیب مستقیم راسو در شکار موش آبی، نیست.

تاریخ
١ سال پیش
متن
Her shoulders were graced with mink and her fingers sparkled with diamonds.
دیدگاه
٠

شانه هایش با پوست خز دلربایی می کردند و انگشتانش با الماس می درخشیدند.

تاریخ
١ سال پیش
متن
Hairs from her mink coat had been found in the gazebo by the pond.
دیدگاه
٠

موهای کت خزش را در آلاچیق کنار برکه پیدا کرده بودند.

تاریخ
١ سال پیش
متن
Hairs from her mink coat had been found in the gazebo by the pond.
دیدگاه
٠

موهای کت خز ش در آلاچیق کنار برکه پیدا شده بود.

تاریخ
١ سال پیش
متن
I never saw such a gorgeous mink coat in all my life.
دیدگاه
٠

در تمام عمرم کت خز به این زیبایی هرگر ندیدم.

تاریخ
١ سال پیش
متن
The old movie star was drowned in mink.
دیدگاه
٠

ستاره قدیمی سینما از سرتاپا لباس خز پوشیده بود.

تاریخ
١ سال پیش
متن
His wife, Mary Rose, slipped into a mink coat as they prepared to disembark.
دیدگاه
٠

وقتی همه آماده می شدند پیاده شوند، همسرش، مِری روز، کت پوست خز تنش کرد.

تاریخ
١ سال پیش
متن
The old movie star was drowned in mink.
دیدگاه
٠

ستاره قدیمی سینما سرتاپا پوست خز پوشیده بود.