ترجمههای مجید طرقی دریاسری (٢٢)
زخمی که از آن خون جاری بود / زخمی که از آن خون می آمد
چند تار مو از پالتو پوست خزی که بر تن داشت کنار برکه پیدا شده بود.
شکار خرگوش صحرایی و راسو تاثیر بسزایی بر کاهش جمعیت این جانوران ندارد.
راسوی بزرگ همچنین می تواند مسافت بیشتری بپیماید و از قلمرو پهناورتری دفاع کند.
کت خز را در نایلون بلندی گذاشته بود.
خطر راسو برای جمعیت موش آبی و رقیب مستقیم تله گذار در شکار این جانور، به اندازه خطر تله گذار نیست.
از این رو، خطر راسو برای جمعیت موش آبی به اندازه خطر صیادان موش آبی که رقبای راسو در شکار این جانور هستند، نیست.
در مقایسه با صیادان موش آبی که رقیب مستقیم راسو در شکار این جانور هستند، راسو تهدید چندانی برای جمعیت موش آبی محسوب نمی شود.
از این رو، تهدید راسو برای جمعیت موش آبی به اندازه تهدید تله گذار، رقیب مستقیم راسو در شکار موش آبی، نیست.
از این رو، تهدید راسو برای جمعیت موش آبی به اندازه تهدید تله گذار به عنوان رقیب مستقیم راسو در شکار موش آبی، نیست.
شانه هایش با پوست خز دلربایی می کردند و انگشتانش با الماس می درخشیدند.
موهای کت خزش را در آلاچیق کنار برکه پیدا کرده بودند.
موهای کت خز ش در آلاچیق کنار برکه پیدا شده بود.
در تمام عمرم کت خز به این زیبایی هرگر ندیدم.
ستاره قدیمی سینما از سرتاپا لباس خز پوشیده بود.
وقتی همه آماده می شدند پیاده شوند، همسرش، مِری روز، کت پوست خز تنش کرد.
ستاره قدیمی سینما سرتاپا پوست خز پوشیده بود.