دیکشنری

امتیاز
امتیاز در دیکشنری
١٨٨
رتبه
رتبه در دیکشنری
٨,٢٨٧
لایک
لایک
١٩
دیس‌لایک
دیس‌لایک
١

بپرس

امتیاز
امتیاز در بپرس
٠
رتبه
رتبه در بپرس
٠
لایک
لایک
٠
دیس‌لایک
دیس‌لایک
٠

جدیدترین پیشنهادها

تاریخ
١ سال پیش
دیدگاه
١

متعادل

تاریخ
١ سال پیش
دیدگاه
٠

Give/ allow free play/ rein to sb/ sth کسی/ چیزی را کاملا آزاد گذاشتن، به کسی/ چیزی آزادی کامل دادن، عنان اختیار کسی/ چیزی را رها کردن.

تاریخ
١ سال پیش
دیدگاه
٣

vi ۱. مبارزه کردن، زدوخورد کردن، کشمکش کردن، دست وپنجه نرم کردن، درآویختن، نزاع کردن، ستیزه کردن، مشاجره کردن، مجادله کردن ۲. رقابت کردن، همچشمی کرد ...

تاریخ
١ سال پیش
دیدگاه

به عنوان vp [قیمت و مقدار] اضافه برآوردکردن، بیش از حد برآوردکردن، [نیرو، استعداد و. . . ] زیادی بهادادن به، بیش از حد حساب کردن روی به عنوان n برآو ...

تاریخ
١ سال پیش
دیدگاه
١

( مربوط به ) بهره وری منبع: فرهنگ هزاره

جدیدترین ترجمه‌ها

ترجمه‌ای موجود نیست.

جدیدترین پرسش‌ها

پرسشی موجود نیست.

جدیدترین پاسخ‌ها

پاسخی موجود نیست.