پیشنهاد
٠

من حس میکنم دنیا را به من داده اند. بجای Dollar گاهی Buck هم استفاده می شود.

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تلف کردن Don't drone away the precious years of youth. سالهای ارزشمند جوانی را تلف نکنید ( از بین نبرید )

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٢

if you don't mind you can sometimes share your picture with me اگر مشکلی ندارید می توانید گاهی اوقات تصاویر خود را با من به اشتراک بگذارید

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

puffs up = پف می کند a sprained ankle puffs up مچ پای پیچ خورده باد ( پف ) می کند.

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

A sprain usually "takes longer" to heal than a broken bone یک پیچ خوردگی معمولا بیشتر از یک استخوان شکستگی طول میکشد تا بهبود یابد

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نمایندگان

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به تصویر کشیدن The diary portrays his family as quarrelsome and malicious این دفترچه خاطرات خانواده او را افرادی ستیزجو و بدخواه ( بدجنس ) به تصویر ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

he kennels his dog during daytime. او روزها سگش را در لانه نگه می دارد

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٢

در کامپیوتر ( برنامه نویسی ) : nested for forهای تودرتو

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

count on my help روی کمک من حساب کن count on my support روی حمایت من حساب کن

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٣

توی برنامه نویسی: data visualization مصورسازی/تجسم داده ها

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١

They go canoeing, climbing, that sort of thing آنها به قایق رانی، کوهنوردی، از این جور چیزها می روند.

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١

Last night I was sleeping when the earthquake happened �دیشب� خواب بودم که زلزله آمد. Her speech lasted three hours سخنرانی او سه ساعت �طول کشید�. ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٣

Her lecture lasted three hours سخنرانی او سه ساعت طول کشید

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

هر چند صد سال یکبار

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١

فیلم کمدی

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٢

شاه میگو

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

دست دوم - استفاده شده if you get something second hand, it is not new and has been used by other people before.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٢

I was deeply moved عمیقا تحت تاثیر قرار گرفتم

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

the training is in the process

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

glasses, sunglasses etc – used especially by companies who make them

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

موافقان و مخالفان

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

Romantic Comedy

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

. that's the activity that "takes up" most of my time این کاری است که بیشتر وقت من را می گیرد.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

راهی که وارد شدیم

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

twenty second = 22nd

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

twenty

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

the referee suspended the game because it was raining to hard to play. داور بازی را به حالت تعلیق درآورد، زیرا هوا به شدت بارانی بود.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

دلیل آوردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

حذفی - حذف شدن - از پا درآوردن . my team was knockout out in the semi - finals تیم من در نیمه نهایی حذف شد.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

Ski slop = پیست اسکی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

ورزشگاه روباز = Stadium سالن سرپوشیده = Sports arena

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

سواد خواندن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

she "looking after" amir for me ( This "phrasal verb" are never separated )