دیکشنری
امتیاز در دیکشنری
٣٢٢
رتبه در دیکشنری
٦,٢٥٢
لایک
٣٣
دیسلایک
٦
جدیدترین پیشنهادها
١ روز پیش
٠
ابزار - وسیله Medium - restricted theories of translation نظریه های محدود به ابزار ترجمه
٤ روز پیش
٠
پخته تر/ جاافتاده تر/ جامع تر A sophisticated description یک تعریف جامع تر / یک تعریف پخته تر /یک تعریف جاافتاده تر
٣ ماه پیش
٠
تحت فرمان، تابعه . The JFC and affected component commanders will be notified موضوع به اطلاع مرکز فرماندهی نیروی مشترک و فرمانده یگانهای تابعه خواهد ...
٤ ماه پیش
٠
استقرار جنگ افزار
٤ ماه پیش
٠
در نبروی دریایی: "فرمان تا امر به نفی" به این معناست که یک سرباز به انجام دستوری که به وی داده شده ادامه می دهد تا زمانیکه از طرف مافوق دستور دیگری ص ...
جدیدترین ترجمهها
جدیدترین پرسشها
پرسشی موجود نیست.
جدیدترین پاسخها
١
رأی
٢
پاسخ
٩٠
بازدید
٣
رأی
ته ریش I've got another meeting this evening, so I need to go get rid of my five o'clock shadow. بعد از ظهر یک جلسه دیگه دارم، لازم هست برم این ته ریش ام رو بزنم.
٣ ماه پیش