پیشنهادهای Mnfy43 (٤٠)
در شیمی به معنای: ماده خالص ( در مقابل ماده مخلوط ) . برای مثال آب مقطر یک substance هست یا کلرید سدیم در حالت خالص یک substance هست. . .
در مورد مکان تولّد زرتشت در مطابقت با معتبرترین منابع و مراجع تاریخی، هیچ اتّفاق نظر قطعی وجود ندارد. ولی بر طبق همان منابع و مراجع معتبر، بیشتر احتم ...
از لحاظ بار حقوقی و همچنین معنای لغوی بین "متهم کردن"، "مجرم شناختن"، "محکوم کردن" کاملاً تفاوت وجود دارد. معادل فارسی convict ( در جایگاه فعل ) همان ...
man - made features
در صورتیکه این واژه به فتح کاف تلفظ شود ( کَپی ) ، معادل انگلیسی آن واژۀ ape هست.
در هندسه: half - plane
straight angle
مختصر توضیحی در بارۀ واژۀ carnivore ( گوشت خوار ) : این واژه اسم بوده و دلالت میکند بر هر جانور یا گیاهی که تنها غذای آن یا غذای اصلی و عمدۀ آن گوشت ...
گوشت خوارسان ( اسم مفرد بوده و عبارت است از هر عضو از راستۀگوشت خوارسانان ) املای آوایی این واژه در زبان انگلیسی آمریکایی: k�r - ˈni - və - rən
توضیحی مختصر در ارتباط معادل فارسی واژۀ chord: درنظرگیری معانی سیم یا ریسمان برای این واژه اشتباه است. cord و chord هرچند دارای تلفظهای کاملاً یکسانی ...
کاسکو
"جامِهْ بال" یا "لباس بال". لباس بالدار برای واژۀ wingsuit چندان با مسمّی به نظر نمیرسد چراکه تمامی این جامه ( لباس ) ، در حکم بال بوده و چنین نیست ...
protozoa: پروتوزوآن ها protozoan: پروتوزوآن protozoa جمع protozoan است. پروتوزوآن ها جانور محسوب نشده بلکه جزئی از آغازیان هستند. آغازیان به سه گروه ...
آمیب ها amoebae اسم جمع بیقاعده است برای amoeba و املای آوایی آن در انگلیسی آمریکایی و انگلیسی بریتانیایی /əˈmiːbiː/ است. البته واژۀ amoeba دارای اسم ...
algae: جلبکها alga: جلبک ( algae جمع alga است )
در زیست شناسی: archaea: باستانی ها archaeon: باستانی ( اسم ) archaea جمع archaeon است. تمامی جاندارانی که در کرۀ زمین زندگی میکنند به دو گروه تقسی ...
برتر از، بهتر از مثال: Max is superior to Mary in the field of cooking Ethyl alcohol is considered superior to isopropyl alcohol to disinfect small s ...
پیچ مهره خور
ماقبلِ آخر
آنچه که در ایران با عنوان پکیچ دیواری شناخته میشود و از آن برای دو منظور فراهم آوری آب گرم مصرفی و همچنین گرم کردن محیط زندگی یا محل کار ، استفاده می ...
رسوب زدایی کردن، جرم گیری کردن ( فعل متعدّی است و املای آوایی آن در انگلیسی بریتانیایی و آمریکایی /ˌdiːˈskeɪl/ میباشد. شکل زمان گذشتۀ ساده و حال کام ...
حق تقدم [در ارتباط با راه ها و معابر و تردد وسائط نقلیه و عابرین پیاده]. مثال: . Pedestrians have right of way at this intersection در این تقاطع، عا ...
چیره شدن
چیره شدن ( بر )
چیره شدن بر
به معنای واقعی مثال: There is no theater as such in the town, but plays are sometimes performed in the town hall در این شهر، سالن تئاترِ به معنای واق ...
مرنپتاه، و آن نام یک از فراعنه مصر باستان است که در سالهای ۱۲۱۳ تا ۱۲۰۳پیش از میلاد بر مصر حکمروائی کرد.
ثالثیه ( در برابر و بدنبالِ اوّلیه و ثانویه ) : به مفهموم سوّم از لحاظ درجۀ اهمیّت و رتبه بندی ( Primary, Secondary, Tertiary )
الف ) در جایگاه قید: از یک طرف به طرف دیگرْ مثال: When I reached the river, I simply swam across ( وقتیکه به رودخانه رسیدم، براحتی از یک طرف به طرف ...
اینطور مثال: At first, scientists thought that the temperature decreased continuously with increasing altitude, but at the present time, we know tha ...
زمین شناختی
زمین شناختی
معنایی دیگر در کنار دیگر معانی برای واژه crucial: بسیار ضروری
در جوشکاری به معنای "گِلِ جوش" است. در جوشکاری قوس الکتریکی با الکترود دستی، پس از انجام عمل جوشکاری, ماده ای جامد سطح جوش را میپوشاند که میبایستی پس ...
بخش بندی کردن، تقسیم بندی کردن. مثال: Each chapter of the book has been subdivided into smaller sections ( هر فصل از کتاب به قسمتهای کوچکتری بخش بندی ...
آنچه که هست، آنچه که موجود بوده بگونه ای که دارای هویتی مستقل از دیگر موجودات است، موجود، باشنده، معادل انگلیسی آن entity میباشد.
نمادِ عددی توضیح در بارۀ تفاوت بین number ( عدد ) و numeral ( نمادِ عددی ) : number ( عدد ) یک مفهوم صرفاً ذهنی است و عینی نیست. به بیانی دیگر در خ ...
بعنوانِ ( در جایگاهِ ) ، مانندِ، همانطوریکه، در اثنائیکه، چونکه توضیح اجمالی به همراهِ مثالها: as در جملات و عبارات در دو جایگاهِ "حرفِ اضافه" و "حرف ...
تقاطع ( اسم مصدر قطع کردن ) ، تلاقی ( اسم مصدر تلاقی کردن ) ، مکان تقاطع، مکان تلاقی
مفهوم سطح مقطع ( Cross - Section ) در فنآوری و صنعت: هرگاه یک جسم ( شیء ) در فرض یا در عمل، بصورت کاملاً صاف و مستقیم، برش داده شود ( این برش در هر ا ...