تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٤

میراث، چیزی که از مرده برای آیندگان میماند

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٦

منسوب به پهله، پهلوانی، ظاهرا گویشی بوده که در خراسان و اطراف آن رایج بوده

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢٠

سیبری در زبان تاتاری به معنای سرزمین خفته است مدیر محترم سایت برای بهتر شدن این لغت نامه تصحیح کنید معنی واژه رو میخوان مردم که در اینجا بیشتر توضیح ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٩

( خَ، لَ، دْ ) از خلیدن می آید بمعنای فرو رفتن خلیدن=فرو رفتن خلد=فرو رود خلد گر به پا خاری، آسان بر آید چه سازم به خاری که بر دل نشیند طبیب اصفها ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢

اضطراب، بی تابی، ملالت

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢

1_نام پادشاه هیتال در زمان انوشیروان 2_نام شهری از ترکستان که در آن خوش رو و زیبا رو بسیار است

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٧

افسانه، داستان

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٥

وسیله ای که در گذشته منجمان برای اندازه گیری ارتفاع و. . . . ستارگان از آن استفاده میکردند

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٦

1_شیشه ادرار بیمار که طبیبان برای گرفتن نمونه و تشخیص از آن استفاده میکردند درواقع طرف حاوی نمونه ادرار که برای دیدن و تشخیص بیماری پیش طبیب میبردند ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢

در برخی گویش ها به زیلو یا همان زیرانداز نیز گفته می شود

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٦

( بَ، طَ، رْ ) به معنی :غرور، ناسپاسی، تکبر، و درجاهایی به معنی شادی زیاد و در شادی کردن از حد گذشتن آمده