پیشنهادهای محمد (٤٥,٥١٤)
bulbing lamp ( عمومی ) واژه مصوب: لامپ حجمی تعریف: نوعی لامپ ال ای دی ( LED ) تخت دوبعدی که با طراحی خاص، سه بعدی و حجم دار به نظر می رسد
extraordinary ray ( فیزیک ) واژه مصوب: پرتوِ غیرعادی تعریف: یکی از دو مؤلفۀ موج الکترومغناطیسی که در عبور نور از بلور ناهمسان گرد تشکیل میشود و از ...
buffering ( رایانه و فنّاوری اطلاعات ) واژه مصوب: میان گیری تعریف: عمل قرار دادن دادهها در میان گیر
microstate ( جغرافیای سیاسی ) واژه مصوب: خُردکشور تعریف: کشورهای بسیار کوچک و مستقل در جهان با مساحتی کمتر از 1500 کیلومترمربع
alcoholic myopathy ( اعتیاد ) واژه مصوب: ماهیچه آسیبی الکلی تعریف: ← ماهیچه آسیبی الکلی حاد
hardened site ( علوم نظامی ) واژه مصوب: ایستگاه مقاوم تعریف: ایستگاهی که برای حفاظت آن در مقابل سلاح های متعارف معمولاً در زیر پوششی از سنگ یا بتن س ...
paid media ( روابط عمومی و تبلیغات بازرگانی ) واژه مصوب: پوشش رسانه ای غیررایگان تعریف: رسانه ای که برای انتشار خبر یا پیام پول دریافت می کند
nontornadic ( علوم جَوّ ) واژه مصوب: ناپیچندی تعریف: مربوط به پدیدههای مشابه پیچند ولی با منشأ غیرپیچندی
cross - track scanning ( مهندسی نقشهبرداری ) واژه مصوب: پویش عرضی تعریف: پویشی که به کمک یک آینۀ نوسان کننده انجام می شود
hypersonic speed ( حمل ونقل هوایی ) واژه مصوب: سرعت برین صوتی تعریف: سرعتی با عدد ماخ پنج یا بیشتر
bacteriostat ( تغذیه ) واژه مصوب: باکتریایستان تعریف: مادهای که رشد و تکثیر باکتری ها را متوقف میکند
heat transfer ( شیمی ) واژه مصوب: انتقال گرما تعریف: فرایندی که در آن گرما، در سطوح مرزی، از یک سامانه یا محیط به سامانه یا محیط دیگر منتقل میشود
shielded pair ( فیزیک ) واژه مصوب: جفت حفاظ دار تعریف: خط انتقالی با دو سیم که هریک از آنها با پوششی رسانا احاطه شده است
paradigmatic relation/ paradigmatic relationship ( زبانشناسی ) واژه مصوب: رابطۀ جانشینی تعریف: اصطلاحی بنیادی در زبان شناسی که نخستین بار سوسور برا ...
object marker ( حملونقل درون شهری - جاده ای ) واژه مصوب: کنارنما تعریف: نوعی تابلو در کنار راه با نوارهای مورب شبرنگ که رانندگان را متوجه منتهیالی ...
seam width ( علوم و فنّاوری غذا ) واژه مصوب: پهنای درز تعریف: حداکثر درازای درز مضاعف در موازات تاخوردگی های درز
chipper ( مهندسی منابع طبیعی - محیط زیست و جنگل ) واژه مصوب: تراشه ساز تعریف: ماشینی برای تبدیل تمام یا بخش هایی از درختان به تراشه
pilgrim ( گردشگری و جهانگردی ) واژه مصوب: زائر تعریف: فردی که به زیارت اماکن مقدس می رود
difficult menstruation ( پزشکی ) واژه مصوب: قاعدگی دردناک تعریف: ← دُشدشتانی
ratio estimator ( آمار ) واژه مصوب: برآوردگر نسبتی تعریف: برآوردگری که دربردارندۀ نسبت دو متغیر تصادفی است
reverse thrust ( حملونقل هوایی ) واژه مصوب: پس رانش تعریف: حالتی در موتورهای جت دارای پس ران که در آن پیش از نشست هواپیما بر روی زمین، موتور ازطریق ...
intermediate vector boson ( فیزیک ) واژه مصوب: بوزون بُرداری میانجی تعریف: هریک از ذرههای W و Z با اسپین 1 که حامل نیروی ضعیفاند
point detector ( حمل ونقل ریلی ) واژه مصوب: آشکارساز سوزن تعریف: افزاره ای برای اطمینان یافتن از درستی تنظیم جهت سوزن پیش از نشان دادن نمای آزاد
land - classification map ( مهندسی نقشهبرداری ) واژه مصوب: نقشۀ طبقه بندی زمین تعریف: نقشه ای که در آن انواع خاک و سنگ با سایه یا رنگ خاص نشان داده ...
generation of electricity ( مهندسی برق ) واژه مصوب: تولید برق تعریف: فرایند ایجاد انرژی الکتریکی از انواع دیگر انرژی |||متـ . تولید 2 generation
converging mirror ( فیزیک ) واژه مصوب: آینۀ هم گرا تعریف: آینهای کاو که پرتوهای موازی با محور را هم گرا می کند
receiver interval ( ژئوفیزیک ) واژه مصوب: فاصلۀ گیرنده ها تعریف: ← فاصلۀ میان گروهی
false positive ( علوم سلامت ) واژه مصوب: مثبت کاذب تعریف: 1. نتیجۀ مثبت آزمون در افراد سالم 2. افراد سالمی که نتیجۀ آزمون مثبت داشته اند
film star ( سینما و تلویزیون ) واژه مصوب: ستارۀ سینما تعریف: بازیگر مشهور فیلم های سینمایی|||متـ . ستارۀ فیلم، ستاره
coexisting factors infertility ( علوم سلامت ) واژه مصوب: ناباروری چندعاملی تعریف: وجود ناباروری هم در زن و هم در مرد یا وجود بیش از یک اشکال در یکی ...
erythrokinetics ( علوم پایۀ پزشکی ) واژه مصوب: سرخ گویچه سنجی تعریف: سنجش میزان سلامت سرخ گویچه ها در آزمایشگاه ازطریق اندازه گیری حجم کلی و میزان ت ...
berseem clover ( کشاورزی - زراعت و اصلاح نباتات ) واژه مصوب: شبدر بِرسیم تعریف: گیاهی از خانوادۀ نیامداران که برای اصلاح خاک یا تولید علوفه کشت می ش ...
bast fibre ( مهندسی بسپار - الیاف ) واژه مصوب: لیف روساقه تعریف: هریک از الیاف ساقه ای، مانند کنف و کتان و رامی و چتایی، که از زیر پوست ساقۀ گیاهان ...
ring current ( ژئوفیزیک ) واژه مصوب: جریان حلقوی تعریف: جریان الکتریکی غرب سویی که باور بر این است که در هنگام وقوع توفان مغناطیسی در ارتفاع چندبراب ...
autonomic nervous system ( زیستشناسی ) واژه مصوب: دستگاه عصبی خودفرمان تعریف: دستگاه عصبی غیرارادی که از دو دستگاه پادهمحس و همحس تشکیل میشود
voussoir arch ( معماری و شهرسازی ) واژه مصوب: چَفتۀ مهره ای تعریف: چَفتۀ ساخته شده از مُهره چَفته
housewife ( جامعه شناسی ) واژه مصوب: خانه دار 2 تعریف: زنی که شغل اصلی او مراقبت از خانواده است و هیچ گونه مزدی در برابر کاری که در خانه انجام می ده ...
anallobaric ( علوم جَوّ ) واژه مصوب: فرادِگرفشار 1 تعریف: مربوط به افزایش فشار در جوّ
leeway ( حملونقل دریایی ) واژه مصوب: پناه رَوی تعریف: رانده شدن شناور از مسیر خود به طرف بادپناه براثر باد یا جریان آب یا هر دو
group rapid transit system ( حملونقل درون شهری - جاده ای ) واژه مصوب: سامانۀ جابهجایی سریع گروهی تعریف: نوعی سامانۀ حملونقل خودکار شامل وسایل نقل ...
track renewal ( حملونقل ریلی ) واژه مصوب: بازسازی خط تعریف: تعویض کامل سازۀ خط در یک طول مشخص
bit stripping ( مهندسی مخابرات ) واژه مصوب: بیتبَرداری تعریف: روشی در همتافتگری آماری که در آن بیتهای آغاز و پایان مربوط به انتقال غیرهمزمان از ج ...
speleothem ( زمینشناسی ) واژه مصوب: غارنهشته تعریف: سنگ کلسیم کربناتی نهشته شده در غارها
internal oxidation ( خوردگی ) واژه مصوب: اُکسایش داخلی تعریف: ← خوردگی زیرسطحی
hour angle ( نجوم ) واژه مصوب: زاویۀ ساعتی تعریف: زاویۀ بین نصفالنهار ناظر و دایرۀ ساعتی جِرم آسمانی که در امتداد استوای آسمان و ساعتگَرد اندازه ...
accompanied luggage ( حملونقل دریایی ) واژه مصوب: بار همراه تعریف: باری که همراه با مسافر در یک پرواز حمل می شود
normal forest ( مهندسی منابع طبیعی - محیط زیست و جنگل ) واژه مصوب: جنگل بهنجار تعریف: جنگلی که ساختار آن دارای الگو یا معیار معینی باشد
electrode resistance ( ژئوفیزیک ) واژه مصوب: مقاومت الکترودی تعریف: مقاومت الکتریکی میان الکترود و ماده ای که با آن در تماس است
frog storm ( علوم جَوّ ) واژه مصوب: وک توفان تعریف: نخستین هوای توفانی در بهار، بعد از یک دورۀ گرم
digestive ( تغذیه ) واژه مصوب: گوارنده تعریف: ویژگی ماده ای که فرایند گوارش را تسهیل یا تشدید کند