پیشنهادهای محمد (٤٥,٥١٤)
phase line ( علوم نظامی ) واژه مصوب: خط خیز تعریف: خطی برای واپایش و هماهنگی عملیات نظامی که معمولاً به گونه ای انتخاب میشود که در منطقۀ عملیاتی به ...
gauged arch ( معماری و شهرسازی ) واژه مصوب: چَفتۀ پیش تراش تعریف: چَفته ای که با قطعات پیش ساختۀ سه گوش در اندازه های دقیق و با شکل های مختلف ساخته ...
coccal ( زیستشناسی ) واژه مصوب: گوییزهای تعریف: مربوط به گوییزه
tagline ( مهندسی منابع طبیعی - محیط زیست و جنگل ) ==واژه بیگانه: taglineواژه مصوب: بافۀ ضمیمهتعریف: بافۀ اضافۀ متصل به سر هر بافۀ استوانه ای ( drum l ...
self ( روانشناسی ) واژه مصوب: خود تعریف: کلیت فرد، شامل همۀ ویژگی های آگاهانه و ناآگاهانه و جسمی و ذهنی او
main storey ( مهندسی منابع طبیعی - محیط زیست و جنگل ) واژه مصوب: اُشکوب اصلی تعریف: مهم ترین و بلندترین اشکوب در توده های چنداشکوبه
equal level far - end crosstalk ( مهندسی مخابرات ) واژه مصوب: هم شنوی هم تراز انتهای دور تعریف: مقدار قابل محاسبه ای که برابر است با مقدار هم شنوی ا ...
shooting gallery ( اعتیاد ) واژه مصوب: تزریق خانه تعریف: هر جا که در آن تزریق مواد اعتیادآور انجام شود
veiled ( مطالعات زنان ) واژه مصوب: باحجاب تعریف: زنی که خود را با حجاب بپوشاند
electrocleaning ( خوردگی ) واژه مصوب: تمیزکاری برقکافتی تعریف: تمیزکاری سطوح فلزی با الکترود قرار دادن قطعۀ کار در یک محلول برقکاف، در نتیجۀ آزاد ...
uterography ( پزشکی ) واژه مصوب: زهداننگاری تعریف: ← پرتونگاری از زهدان
contour plowing ( کشاورزی - زراعت و اصلاح نباتات ) واژه مصوب: شخم تراز تعریف: شخم زدن زمین در جهت عمود بر شیب آن
broadly oblong ( زیست شناسی - علوم گیاهی ) واژه مصوب: مستطیلی پهن تعریف: ویژگی بخش یا اندامی به شکل مستطیل در گیاهان که نسبت طول به عرض آن شش به پنج ...
welding cycle ( جوشکاری و آزمایش های غیرمخرب ) واژه مصوب: چرخۀ جوشکاری تعریف: کل مجموعۀ رخداد هایی که در جوشکاری مقاومتی به یک جوش می انجامد
storm sewer ( مهندسی محیط زیست و انرژی ) واژه مصوب: سیلاب رو تعریف: مجرای ویژۀ جمع آوری رواناب شامل آب های سطحی و سیلاب
sprig ( کشاورزی - زراعت و اصلاح نباتات ) واژه مصوب: برخه 1 تعریف: قطعه ای از ساقه یا ریشۀ گیاهان علفی که برای تکثیر به کار میرود
nutrition evaluation ( تغذیه ) واژه مصوب: ارزشیابی تغذیه تعریف: تعیین وضعیت تغذیه ازطریق اندازه گیری عوامل مؤثر در تغذیه و پایش و مستندسازی آن
chemical pruning ( مهندسی منابع طبیعی - محیط زیست و جنگل ) واژه مصوب: هَرَس شیمیایی تعریف: استفاده از مواد شیمیایی، مانند تنظیم کننده های رشد، برای ...
radiative recombination ( فیزیک ) واژه مصوب: بازترکیب تابش زا تعریف: بازترکیبی که در آن کاهش انرژی پتانسیل به گسیل تابش الکترومغناطیسی منجر می شود
screw cap ( علوم و فنّاوری غذا ) واژه مصوب: در پیچی تعریف: درِ ظروف مواد غذایی که با پیچاندن بازوبسته می شود
spectroscopic distance ( نجوم رصدی و آشکارسازها ) واژه مصوب: فاصلۀ طیف نمودی تعریف: ← اختلاف منظر طیف نمودی
strategic capability ( مدیریت ) واژه مصوب: قابلیت راهبردی تعریف: مجموعه ای از ظرفیت ها و منابع و مهارت ها که سبب ایجاد مزیت رقابتی بلندمدت برای سازم ...
track wrench ( حملونقل ریلی ) واژه مصوب: آچارخط تعریف: ابزار اهرمی و دستی بزرگی که معمولاً برای سفت کردن یا باز کردن پیچ های درز ریل به کار می رود
prochirality ( شیمی ) واژه مصوب: پیشدستوارگی تعریف: خاصیت هندسی یک مولکول نادستوار که قابلیت تبدیل شدن به یک مولکول دستوار را در یک مرحلۀ بی تقارن ...
epididymitis ( زیستشناسی ) واژه مصوب: خاگآماس تعریف: التهاب خاگ
commuter train ( حملونقل ریلی ) واژه مصوب: قطار حومهای تعریف: قطاری که روزانه مسافران بسیاری را بین مراکز تجاری و حومه یا سایر مراکز پرجمعیت جابه ...
large sat ( مهندسی هوافضا ) واژه مصوب: ماهوارة بزرگ تعریف: ماهواره با جرمی بیش از 2000 کیلوگرم
school audiology ( شنوایی شناسی ) واژه مصوب: شنواییشناسی آموزشگاهی تعریف: ← شنواییشناسی آموزشی
sociability ( روانشناسی ) واژه مصوب: مردم آمیزی تعریف: نیاز یا تمایل به جستن هم نشین و دوست و روابط اجتماعی |||متـ . جامعه پذیری
typology ( زبانشناسی ) واژه مصوب: رده شناسی تعریف: طبقه بندی زبان ها برمبنای ویژگی های ساختاری آنها |||متـ . رده شناسی زبان language typology
EAR ( تغذیه ) واژه مصوب: نیاب تعریف: ← نیاز میانگین برآوردی
roadway conditions ( حملونقل درون شهری - جاده ای ) واژه مصوب: وضعیت راه تعریف: مشخصات هندسی یک معبر شامل نوع آن و شمار خطوط عبور و پهنای آنها در دو ...
radar absorbent materials ( علوم نظامی ) واژه مصوب: مواد جاذب رادار تعریف: موادی در رنگ بدنۀ هواپیما که نشانک ها/ سیگنال های راداری دشمن را جذب میک ...
pentathlete ( ورزش ) واژه مصوب: پنج گانه کار تعریف: ورزشکاری که در رقابت های پنج گانۀ نوین شرکت می کند
blown oil ( شیمی ) واژه مصوب: روغن دَم پرورد تعریف: روغنی گیاهی که با دمیدن هوا به آن در دمای زیاد به میزان دلخواه اکسید می شود
terrestrial photogrammetry ( مهندسی نقشهبرداری ) واژه مصوب: تصویرسنجی زمینی تعریف: از روش های تصویرسنجی که در آن تصویربرداری از روی زمین انجام میش ...
base camp ( مهندسی منابع طبیعی - محیط زیست و جنگل ) واژه مصوب: پایگاه آتش نشانی تعریف: ← اردوی آتش نشانی
expanded breakfast ( گردشگری و جهانگردی ) واژه مصوب: صبحانۀ مخصوص تعریف: صبحانه ای شامل صبحانۀ معمولی به علاوۀ پنیر و گوشت های سرد و انواع نوشیدنی ه ...
votive site ( باستانشناسی ) واژه مصوب: محوطۀ نذری تعریف: محوطه ای که در آن دفینۀ نذری شامل اشیای نذری یا استخوان های حیوانات قربانی شده را قرار می ...
temperature scale ( فیزیک ) واژه مصوب: مقیاس دما تعریف: مقیاس حاصل از تقسیم فاصلۀ میان نقاط دماسنجشی ثابت
transmission ( علوم سلامت ) واژه مصوب: انتقال 4 تعریف: رفتن عامل بیماری زا از یک میزبان به میزبان دیگر
bomb site ( علوم نظامی ) واژه مصوب: محل بمباران تعریف: منطقه ای که ساختمان های آن را بمب ویران کرده است
wind vector ( علوم جَوّ ) واژه مصوب: بُردار باد تعریف: بُردار دو یا سه بعدی که سمت و سرعت باد لحظهای را در یک نقطه توصیف می کند
channel block ( حمل ونقل درون شهری ـ جاده ای ) واژه مصوب: جدول آب بَر تعریف: جدولی هم سطح لبۀ جاده در کنار جدول جانبی برای ایجاد شیب طولی مصنوعی با ...
ecstatic ( روانشناسی ) واژه مصوب: وجدزده تعریف: ویژگی فرد دارای احساس وجدزدگی
isogonic line ( ژئوفیزیک ) واژه مصوب: خط همانحراف تعریف: خطی که نقاطِ با انحراف مغناطیسی یکسان را به هم وصل میکند|||متـ . هم انحراف
instrumental behaviour ( روانشناسی ) واژه مصوب: رفتار ابزاری تعریف: رفتاری که از طریق تقویت ایجابی یا سلبی پاسخ های هدف، آموخته یا فراخوانده می شود
cumulomutatus ( علوم جَوّ ) واژه مصوب: کومهایگشت تعریف: ابری که از تحول درونی ابر کومهای به وجود آید
cloud controller ( رایانه و فنّاوری اطلاعات ) واژه مصوب: واپایشگر اَبر تعریف: نقطه ای برای ورود کاربران و مدیران به اَبر که در آنجا از مدیران دربارۀ ...
through traveled way ( حملونقل درون شهری - جاده ای ) واژه مصوب: سواره روِ عبوری تعریف: بخشی از راه که برای حرکت وسایل نقلیه در نظر گرفته می شود به ...