دیکشنری

امتیاز
امتیاز در دیکشنری
١٢٤
رتبه
رتبه در دیکشنری
٩,٩٣٤
لایک
لایک
٩
دیس‌لایک
دیس‌لایک
٠

بپرس

امتیاز
امتیاز در بپرس
٠
رتبه
رتبه در بپرس
٠
لایک
لایک
٠
دیس‌لایک
دیس‌لایک
٠

جدیدترین پیشنهادها

تاریخ
١ سال پیش
دیدگاه
٠

معنا : دمق مثال : when he arrived at the party , he was chastened

تاریخ
١ سال پیش
دیدگاه
٠

به معنی نمایشی: His presence will be ornamental. . . حضورش نمایشی خواهد بود . . .

تاریخ
١ سال پیش
دیدگاه
١

به معنی صبر کردن ، منتظر ماندن: Ms. smith could've stuck around for the absent students

تاریخ
١ سال پیش
دیدگاه
١

از خود گذشته ، فداکار

تاریخ
١ سال پیش
دیدگاه
١

هوای کسی را داشتن هم معنی میدهد: Mr. william got me and Ted through some though times.

جدیدترین ترجمه‌ها

ترجمه‌ای موجود نیست.

جدیدترین پرسش‌ها

پرسشی موجود نیست.

جدیدترین پاسخ‌ها

پاسخی موجود نیست.