پیشنهادهای عاطفه (١١٤)
								
									٤٥١
								
							
						
											٦ سال پیش
										
									
											٢٣
										
									انتظار این را نداشتم، این را پیش بینی نکرده بودم.
											٦ سال پیش
										
									
											١١
										
									=awful مزخرف، افتضاح
											٦ سال پیش
										
									
											٨
										
									ناگهانی و سریع باز کردن
											٦ سال پیش
										
									
											٥
										
									صبرم داره تمام میشه.
											٦ سال پیش
										
									
											٨
										
									( تفنگ ) آماده تیر اندازی ، ( سرباز ) در حالت آماده باش
											٦ سال پیش
										
									
											١٤
										
									خدا می داند . الله اعلم.
											٦ سال پیش
										
									
											٤٣
										
									=have to , must . باید، مجبور بودن I got to go. باید بروم.
											٦ سال پیش
										
									
											٤
										
									کی پایه است؟
											٦ سال پیش
										
									
											٥٤
										
									طی الارض کردن ( انتقال یک ماده از یک نقطه به نقطه دیگر بدون عبور از فضای فیزیکی ما بین آن ها است )
											٧ سال پیش
										
									
											٢
										
									زودتر از کسی به جایی رسیدن، از کسی جلو زدن
											٧ سال پیش
										
									
											٩
										
									حریف کسی نبودن، از پس کسی بر نیامدن.
											٧ سال پیش
										
									
											١٣
										
									مواظب باش!
											٧ سال پیش
										
									
											٢
										
									زیادی مته به خشخاش گذاشتن، زیادی شلوغش کردن
											٧ سال پیش
										
									
											٦٩
										
									جایگزینی برای کلمه damn است. برای بیان عصبانیت یا ناراحتی.