دیکشنری
امتیاز در دیکشنری
١٧٠
رتبه در دیکشنری
٨,٧١٢
لایک
١٨
دیسلایک
٧
جدیدترین پیشنهادها
٢ سال پیش
٠
آبیار
٢ سال پیش
٠
دانه بارور، لقاح مصنوعی بذر، واکسینه کردن تخم گیاه.
٢ سال پیش
-١
پنچر، پژمرده، مردنی، میت. جنازه، بی خاصیت.
٢ سال پیش
٤
رام به معنی اهلی مطیع و سازگار است که با رم از مصدر رمیدن تفاوت دارد. رم به معنی سرکشی کردن و نافرمانی ست. بنا براین رام یار به معنی؛ یاوری برای اهل ...
٢ سال پیش
٦
آشفته، سراسیمه، هم زده، درهمبرهم ، به هم ریخته ، نتراشیده نخراشیده، ناسازگار ،
جدیدترین ترجمهها
ترجمهای موجود نیست.
جدیدترین پرسشها
پرسشی موجود نیست.
جدیدترین پاسخها
پاسخی موجود نیست.