ترجمههای هستی جوان راد (٣)
٧٣
٢ سال پیش
An optimist sees the rose; a pessimist the thorn.
-١
خوشبین می بیند گل رز، بدبین می بیند خار را
٢ سال پیش
I was probably more introverted than Arthur when we were children.
٠
احتمالا من بیشتر از آرتور درونگرا بودم وقتی ما بچه بودیم.
٢ سال پیش
The manager sat frowning behind his desk throughout the whole interview.
٠
مدیر کل در طول تمام مصاحبه با اخم پشت میزش نشسته بود.