دیکشنری

امتیاز
امتیاز در دیکشنری
٣,٠٦٦
رتبه
رتبه در دیکشنری
١,٢٥٦
لایک
لایک
٣١٣
دیس‌لایک
دیس‌لایک
٣٢

بپرس

امتیاز
امتیاز در بپرس
٠
رتبه
رتبه در بپرس
٠
لایک
لایک
٠
دیس‌لایک
دیس‌لایک
٠

جدیدترین پیشنهادها

تاریخ
٢ سال پیش
دیدگاه
٠

پیان/ pi�n : نشئه، منگ . زبانزد: گل مولا! معلوم است که صنام زیادی کله ات را میان کرده است. کلیدر محمود دولت آبادی پیان : ۱ ) پیاله ی له مس، قاپو ...

تاریخ
٢ سال پیش
دیدگاه
٠

کلوج/ keladj : خمیری که از جدا تنور واگردد و درون آتش تنور نیم سوز شود. زبانزد: کلونی بذر آورده شده از تنور؛ بسوخته. کلیدر محمود دولت آبادی کَل ...

تاریخ
٢ سال پیش
دیدگاه
٠

هنگاو/heng� : افت، وزن، سنگین، لخت زبانزد: منگول را به قاتمه سپرد؛ قاتمه به منگال هنگام داد. . . کلیدر محمود دولت آبادی

تاریخ
٢ سال پیش
دیدگاه
١

گاوَرس/ g�vars : گونه ای از غلات، کنایه از ریزدانه ی آن است. مثلاً ارزن زبانزد: قسم خورده بود که یک کف دست گاورس به ما بدهد. کلیدر محمود دولت آباد ...

تاریخ
٢ سال پیش
دیدگاه
٠

جِیگ/djeig :قطره زبانزد: - اول یک جیگ آب بپاش دختر، بعدش جارو بکش! کلیدر محمود دولت آبادی

جدیدترین ترجمه‌ها

ترجمه‌ای موجود نیست.

جدیدترین پرسش‌ها

پرسشی موجود نیست.

جدیدترین پاسخ‌ها

پاسخی موجود نیست.