ترجمههای صادق جباری (١٠)
١٠٢
٥ سال پیش
Ask Simon to cook the meal? Come off it, he can hardly boil an egg!
٤
از سیمون میخواهید غذا بپزد؟ بیخیال! او حتی نمی تواند یک تخم مرغ را آب پز کند!
٥ سال پیش
He's tried several times to come off cocaine.
٣
او چندین بار سعی کرد تا کوکائین را ترک کند.
٥ سال پیش
If you keep rubbing, the paint will come off.
-١
اگر به دست کشیدن روی آن ادامه دهید، رنگ آن کنده خواهد شد.
٥ سال پیش
The party has drifted too far from its socialist ideals.
٠
این حزب، از اهداف میهن پرستانه خود بسیار فاصله گرفته است
٥ سال پیش
The village is so far from the river that their water has to be pumped in from the nearest water supply.
٠
این روستا آنقدر از رودخانه دور است که آب مورد نیاز آن ها باید از نزدیک ترین منبع آب، به سمت روستا پمپاژ شود
٥ سال پیش
The travel bureau is not so far from here.
٤
دفتر مسافرتی، از اینجا زیاد دور نیست