تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Culinary mastery : تسلط در آشپزی - خبرگی در آشپزی

پیشنهاد
٠

Bell : زنگ Whistle : سوت

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٢

Forging a relationship: ایجاد یک رابطه Forging lasting friendships : ایجاد دوستی های پایدار

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Gain : بدست آوردن Traction : کشش و معانیی که دوستان به درستی فرمودند

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

To drink a special wine with a certain food اینکه چه غذایی را با چه شرابی بخوری

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

For a flavorful and aromatic curry , saute your spices in oil before adding the main ingredients, allowing the spices to release their full bouquet o ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

I'm all thumbs , so i'm not good at origami من دست ورزی ام خوب نیست . پس کاغذ و تا بلد نیستم.

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

If you say that something is not all it's cracked up to be, you mean that it is not as good as other people have said it is. به خوبیی که میگن نیست ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

I've had it . All i've done today is handle complaints

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

I apologized , but even then she wouldn't speak to me من عذرخواهی کردم ، اما با این وجود اون با من صحبت نکرد

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٣

هر فعلی که با out یا up بیاید یعنی کاملا . Die : مردن Die out : منقرض شدن - نابود شدن - مردن همه نمونه های یک گونه

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

دقت به تلفظ : /ˈplaʊ/ When spring comes , farmers plow the fields and plant seeds وقتی بهار می آید ، کشاورزان مزرعه ها را شخم می زنند و دانه می کا ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٢

I want my own house ، even if it's a shack من خونه خودم را میخواهم ، حتی اگر یک آلونک باشد

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

I understand the general approach but i'm afraid that i'm getting bogged down in the details من رویکرد کلی را می فهمم ، اما نگرانم که در جزئیات گرفتا ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بادبزن کاغذی مثل مدل چینی ژاپنی ها که چین چینی هستند و جمع می شوند

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

i botched things up so bad, i wish i could find a hole to climb into به قدری خراب کردم یا گند زدم که ای کاش می توانستم سوراخی برای بالا رفتن پیدا کن ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

You may be able to pass unnoticed in a city, but in a village that's not possible شما ممکنه توی یک شهر بدون جلب توجه بقیه عبور کنید ولی در یک روستا ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٣

After the rain had led up a bit, we made a dash for the car وقتی باران فروکش کرد ما سریع رفتیم که ماشین بگیریم

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

قهرمان کنونی

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Sorry, but it all came about so suddenly that i haven't got a handle on the situation ببخشید اما اینقدر ناگهانی اتفاق افتاد که من سر در نیاوردم چی شد

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دوره دوم دبیرستان Junior high: دوره اول دبیرستان - راهنمایی

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

Junior high : راهنمایی ( دوره اول دبیرستان ) Senior high : دبیرستان ( دوره دوم دبیرستان )

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Live high on/off the hog : لاکچری زندگی کردن - زندگی بر وفق مراد بودن

پیشنهاد
٠

Live high on/off the hog

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Live high on the hog لاکچری زندگی کردن زندگی بر وفق مراد بودن

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٣

Tie a tie : گره کردن کراوات

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

dislike or some other negative emotion, or that is intended to be amusing. "Anna pulled a funny face at the girl" 1 - شکلک در آوردن برای خنده و شوخ ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

produce a facial expression that shows dislike or some other negative emotion, or that is intended to be amusing. "Anna pulled a funny face at the g ...

پیشنهاد
٠

I got it through my head that my parent's strict rules were for my own benefit من فهمیدم مقررات سخت والدینم بخاطر سود خودم بود

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

inconvenience oneself to do something, bother or trouble to do something خود را به زحمت انداختن برای انجام کاری

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Come in handy : بدرد بخور - مفید - چیزی که یه روز به کار آدم میاد

پیشنهاد
٠

to always do something or to take particular care to do something: همیشه کاری را انجام دادن یا مواظب بودن که اون کار را انجام بدهی She makes a point ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

to always do something or to take particular care to do something: همیشه کاری را انجام دادن یا مواظب بودن که اون کار را انجام بدهی She makes a point ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٢

برای بیادسپاری با عبارت : To put it bluntly: به صراحت میگم ، بی رو در بایستی

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

As is often true : اغلب

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Child prodigy : child genius, very intelligent child a child prodigy is a child with a very great talent, such as the ability to play a musical inst ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دمبل میله کوتاهی دارد و یک دستی است و با میله وزنه برداری که با دو دست نگهداشته می شود ، فرق دارد

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

برای بیادسپاری : Dormitory : خوابگاه

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

Reach for the moon . Even if you miss you'll land among stars. همت بلند دار . اگر حتی موفق نشوی بین ستاره ها فرود میایی .

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

Informal Disgusting : چندش آور

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Spell : nail clipper

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Enthusiastic about something علاقمند به چیزی بودن

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Spell :emotional

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Floppy disk دیسک نرم

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

/Develop a dislike for something SOMEONE از چیزی یا کسی بدت آمدن مثال : قبلا یه غذایی دوست داشتی حالا بدت میاد قبلا از کسی خوشت میومده حالا بدت م ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Commonly used for exaggerating

پیشنهاد
٠

سلیقه حساب کتاب نداره

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

You're driving a limo now. That's awesome. I've moved up in the world. تو لیموزین می رانی . عالیه. من ترقی کرده ام .

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

an onion - flavored corn snack میان وعده ذرت با طعم پیاز

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Knock - up test : تست بارداری