تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

از صمیم قلب، صادقانه، خالصانه

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

روی غلطک انداختن/افتادن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٧

در به در دنبال چیزی گشتن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

تحقیق و بررسی دقیق

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

a short experience of something that helps you begin to understand it تجربه ی کوتاه/ خیلی کم مثل a glimpse of success تجربه ی خیلی کم یا کوتاه موفقیت

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

I'm urged = I'm inclined مشتاقم، تمایل دارم

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

نرخ ریزش مشتری

پیشنهاد
٢

as it turns out

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد

شعبه ی مرکزی based in boston شعبه ی مرکزی یا مرکز کار در بوستونه، از بوستون هدایت میشه

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

Careful, Carefully, You gotta be careful with it

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢٠

وبال گردن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

رابطه ی جنسی پر شور و اشتیاق داشتن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٠

سطح وجودی a level of existence, thought, or development.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

بازار میان رده، بازار متوسط، بازار شرکت های میان رده

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٥

با زمان بندی خود شخص، بدون اضطراب و عجله، با سرعت و مدت به انتخاب خود فرد

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

سیستم حمایتی، سازوکار حمایتی، سازوکار پشتیبانی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

حرف شنوی، اطاعت و پیروی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

اغراق کردن، بیش از حد تلاش کردن برای نتیجه گرفتن یا جواب دادن به سوال، نتیجه ی اغراق آمیز گرفتن For example one person says something and the other o ...