پیشنهادهای فاطمه حسینی (١٨)
از صمیم قلب، صادقانه، خالصانه
روی غلطک انداختن/افتادن
در به در دنبال چیزی گشتن
تحقیق و بررسی دقیق
a short experience of something that helps you begin to understand it تجربه ی کوتاه/ خیلی کم مثل a glimpse of success تجربه ی خیلی کم یا کوتاه موفقیت
I'm urged = I'm inclined مشتاقم، تمایل دارم
نرخ ریزش مشتری
as it turns out
شعبه ی مرکزی based in boston شعبه ی مرکزی یا مرکز کار در بوستونه، از بوستون هدایت میشه
Careful, Carefully, You gotta be careful with it
وبال گردن
رابطه ی جنسی پر شور و اشتیاق داشتن
سطح وجودی a level of existence, thought, or development.
بازار میان رده، بازار متوسط، بازار شرکت های میان رده
با زمان بندی خود شخص، بدون اضطراب و عجله، با سرعت و مدت به انتخاب خود فرد
سیستم حمایتی، سازوکار حمایتی، سازوکار پشتیبانی
حرف شنوی، اطاعت و پیروی
اغراق کردن، بیش از حد تلاش کردن برای نتیجه گرفتن یا جواب دادن به سوال، نتیجه ی اغراق آمیز گرفتن For example one person says something and the other o ...