پیشنهادهای یسنا رضائی بلان (١٢)
احادیثی که مربوط به کیفیت قلب و حب به خداست
عقد معلق، عقدی است که تاثیر آن بر حسب انشاء موقوف به امر دیگری باشد یعنی طرفین عقد می توانند به واسطه تعلیق پیدایش آثار عقد را منوط به امری در آینده ...
بیعی که در آن برای یکی از طرفین یا هر دو یا شخص ثالث در مدت معین اختیار فسخ بیع شرط شود.
عقدی است که در آن شرط نتیجه، فعل یا صفت قرار داده شده باشد مثل اینکه بایع بگوید این خانه را به تو فروختم به شرط اینکه باغ من را تا یک سال آبیاری کنی.
عقدی است که هیچ قید و شرطی در آن وجود ندارد مثل اینکه بایع بگوید این کالا را ۱۰۰ هزار تومان به تو فروختم.
پراکندگی، از هم گسیختگی، پریشانی، ناهماهنگی مثال در عبارت عدم تشتت قرآن که بر عدم پراکندگی قرآن معنی می شود.
فارغ ساختن ذمه
مهلت دار مثلا دین موجل دینی است که برای فرا رسیدن آن مدتی تعیین می شود مثلا یک ماه و هنگام فرا رسیدن مدت دین موجل تبدیل به دین حال می شود
مثل به کار به بردن لفظ دکتر برای دانشجوی پزشکی که در مقام تعارف است
۱ - نیکوتر، سزاوارتر ۲ - صلح ( اصل ۱۳۹ مقرر می دارد اصلح دعاوی در اموال دولتی. . . موکول به تصویب هیئت وزیران است ) .
ترامی یعنی محال علیه محتال را به شخص دیگری حواله دهد.
کشورهای انگلیسی زبان