ترجمههای سها سروری (١٣)
								
									٢٧٠
								
							
						
											٦ سال پیش
										
									
										The river runs through the southwest quadrant of the city.
									
								
											-٣
										
									رودخانه از ضلع جنوب غربی شهر عبور می کند
											٦ سال پیش
										
									
										A symbol appears in an upper quadrant of the screen.
									
								
											-٣
										
									یک نماد در یک چهارم بالا و سمت راست صفحه نمایان می شود.
											٦ سال پیش
										
									
										Here the seventh-century evidence is actually more suggestive than that for the sixth.
									
								
											-١
										
									در این مورد شواهد قرن هفتم قابل استدلال تر از شواهد قرن ششم است
											٦ سال پیش
										
									
										His suggestive remarks shocked the young lady.
									
								
											-٣
										
									ابراز علاقه و پیشنهادات او دختر جوان را حیرت زده کرد
											٦ سال پیش
										
									
										I made a suggestive remark and she poked me in the jaw.
									
								
											-١
										
									من به او ابراز علاقه کردم و او ضربه ی آرامی به فکم زد.
											٦ سال پیش
										
									
										Some of his lyrics are rather suggestive.
									
								
											-٦
										
									برخی از اشعارش نسبتا الهام بخش هستند
											٦ سال پیش
										
									
										He gave her a suggestive glance, and she blushed.
									
								
											-٢
										
									به او با علاقه نگاه کرد و دخترک ( او ) سرخ شد
											٦ سال پیش
										
									
										Emily turned and threw her a suggestive grin.
									
								
											-٢
										
									امیلی چرخید و لبخند پر عشوه ای تحویل او داد
											٦ سال پیش
										
									
										Emily turned and threw her a suggestive grin.
									
								
											-٢
										
									امیلی چرخید و نیشخندی پر غمزه تحویل او داد
											٦ سال پیش
										
									
										His behaviour was suggestive of a cultured man.
									
								
											١
										
									رفتار و منش او نشانگر یک مرد بافرهنگ بود
											٧ سال پیش
										
									
										The organization has a cellular structure.
									
								
											-٢
										
									این سازمان ساختاری لانه زنبوری دارد.